ولادت امام رضا(علیه السلام)

  از درد کهنه ای که مداوا نمیشود
      یا میشود گلایه کنم یا نمیشود
      
      اینک سلام حضرت عیسی تر از مسیح
      لطفت نگو که شامل ماها نمیشود
      
      ای من فدای پنجره فولاد چشمهات
      از بغض من چرا گرهی وا نمیشود؟
      
      یوسف ترین عزیز !مرا تا خودت بخوان
      هرچند این غریبه زلیخا نمیشود
      
      امضا:کسی که با همه ی ریزنقشی اش
      در بیکران چشم شما جا نمیشود
      
      مریم اخوان طاهری



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

تیزی شمشیر هم تسلیم ابرو می شود

شیر هم در پای چشمان تو آهو می شود

 

نیست فرقی بین رب و عبدِ عین رب شده

گاه ذکرم یا رضا و گاه یا هو می شود

 

مِهر تو در سنگ هم کار خودش را می کند

شیشه در همسایگیِ عطر خوشبو می شود

 

تو به ما پا می دهی و ما کلیمت می شویم

لال هم در این حرم مرغ سخنگو می شود

 

دست خالی بودن ما نیست کتمان کردنی

دست ما هر بار سائل می شود، رو می شود

 

چشم جاری از تمام چشمه ها بالاتر است

آب سقاخانه هم محتاج این جو می شود

 

این مژه هایم اگر پیش تو باشد بهتر است

لااقل یک گوشه از صحن تو جارو می شود

 

پنجره پولاد تو آخر شفایم می دهد

باز هم در صحن های تو هیاهو می شود

 

علی اکبر لطیفیان

**



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

آمدم ای شاه پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان

دور مران از در و راهم بده

لایق وصل تو که من نیستم

اذن به یک لحظه نگاهم بده

لشگر شیطان به کمین من است

بی کسم ای شاه پناهم بد

در شب اول که به قبرم نهند

نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطابخش همه عالمی

جمله حاجات مرا هم بده



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا

مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا

 

اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم

تو آبروی کسی را نمی بری آقا

 

چقدر خوبی و دل رحم و مهربان ، عاشق

و در دقایق عمرم شناوری آقا

 

همیشه از حرمت بوی مهر می آید

شبیه باغ پر از گل معطری آقا

 

تمام دفتر شعرم فدای چشمانت

که از تمام غزلهام بهتری آقا

 

ولی بدون تو این شعر ها چه دلتنگند

بدون نام تو اصلا چه دفتری آقا

 

در اوج بی کسی ام در خیال من هستی

تویی که یارترین یارو یاوری آقا

 

علی اصغر ذاکری



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

رسید تا فلکه آب و روبروی حرم

گذاشت دست به سینه : سلام سوی حرم

لب زمین دو چشمش دوباره باران خورد

در آستانه دریا گرفت بوی حرم

گذاشت صورت خود را به صورت یک در

نفس کشید و نفس شد به رنگ و روی حرم

تمام حس عطش را به کاسه ها نوشید

و پر شد از تب و تاب لب سبوی حرم

در آن طرف پدری که خمیده . با گریه

گره زده پسرش را به آبروی حرم

چقدر قطره به دریا رسیدنش زیباست

چقدر زمزمه جاری شده به جوی حرم

در ازدحام توسل ز چشم من گم شد

ضریح بود و هزاران دعای توی حرم

شکست بین نماز زیارت آقا

شکست و ریخت قنوتش به گفتگوی حرم

***

شفا گرفته مریضی .....زدند نقاره

صدای معجزه پیدا شد از گلوی حرم

***

گذاشت دست به سینه .عقب عقب برگشت

رسید تا فلکه آب و روبروی حرم



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

سخن به مدح تو بايد فصيح و كامل گفت

هم از شكوه مقامت ، هم از فضائل گفت

شبيه صائبِ صاحب سخن قصيده نوشت

غزل غزل سر زلف تو را چو بيدل گفت

نه چند مثنوي و قطعه و غزل ، بايد

كه شرح قصة حسن تو در رسائل گفت

عبا ، نه ... اينكه گداي شما شدم كافيست

حديث حسن تو كي مي توان چو دعبل گفت

تفضلي ! كه فقط از تو خوانده ام يك عمر

و من نگفته ام و هر چه بود اين دل گفت

زلال اشك مرا از تبار كوثر كن

در آسمان دو دستت مرا كبوتر كن

به قفل بسته كليد اجابت است اينجا

كه آستانة جود و كرامت است اينجا

به دلنوازي جان در رواق او بنشين

چرا كه قبر مسيحاي عترت است اينجا

بكوش تا پرِ پروانه اش شوي ،‌ زيرا

پر از تلأ لؤ شمع هدايت است اينجا

زلال اشك تو از چشمة خلوص دل

هميشه إذن دخولِ زيارت است اينجا

نه ديدن حرم و قبر و صحن و گلدسته

هدف وصال حقيقي حضرت است اينجا

دوباره كسبِ ثواب هزار حج كردم

طواف قبرِ تو يا ثامن الحجج كردم

ببين كه حال و هواي حرم چه عرفانيست

پر از بلور و كبوتر پر از چراغانيست

به لطف گنبد و گلدسته هاي زر پوشش‌

هميشه صحن حرم پر فروغ و نورانيست

كجاست روضة رضوان به غير از اين مرقد

كجاست جنت الأعلي اگر كه اينجا نيست

صداي پر زدن بال جبرئيل است اين

در ازدحام حرم گرمِ عطر افشانيست

حديث سلسله از يادمان نخواهد رفت

ولايتت به خدا شرطي از مسلمانيست

هزار مرتبه شكر خدا كه نور تو

چراغ زندگي مردمان ايرانيست

كتاب رأفت و مهرت پر از حكايتها

نظيرِ قصة آن پير مرد سلمانيست

ز يادِ مردمِ سايه نشين ايوانت

نرفته خاطره هاي نماز بارانت

سلام ! مظهر يكتاي « ليس إلا هو »

سلام ! حضرت خورشيد ! ماهِ يوسف رو

مقام عصمتتان « إنما يريد الله »

قسم به اشهد أن لا اله الا هو

شبي نشان بده از باب « يطمئن قلوب »

به چشم خسته­ مان گوشه اي از آن ابرو

دخيل گريه ببنديد زائران اينجا

به حلقه هاي ضريح مطهر از هر سو

چگونه ضامن دلهاي ما نخواهد شد

رئوف شهر كه كرده ضمانت آهو

خوشا به حال كسي كه شبيه اهل نظر

به خدمت حرمش گيرد از مژه جارو

غباري از اثر رفت و آمدش شايد

شبيه فرش حرم بر روي سرش باشد

هميشه باغ لبش غنچة تبسم داشت

كه خنده با لب نورانيش تفاهم داشت

تمام عمر شريفش ، مكارم الأخلاق

به لحظه لحظة  اوقات او تجسم داشت

اگر امام رئوف است ، بسكه همواره

به سينه دغدغة مشكلات مردم داشت     

براي رزق تمامِ كبوتران شهر

حياط خانة آقا هميشه گندم داشت

هر آنكه جرعه اي از جام معرفت نوشيد

سري به خاك قدوم امام هشتم داشت

و هر فرشته براي تبرك بالش

به خاك راه امامِ رضا تيمم داشت

براي ما به جز اين آستان پناهي نيست

از آسمانِ حرم تا بهشت راهي نيست

تويي كه اين همه دارالشفايِ دل داري

نرفته از حرمت نا اميد بيماري

دوباره نغمة نقّاره خانه مي آيد

شفا گرفته كسي با تفضّلت ! آري

كجاست گوش دلي تا كه بشنود هر روز

از اين ترنم نقاره بانگ بيداري

دو بال پر زدنت را قنوت اشكت كن

ببين براي پريدن عجب سبكباري

دوباره پنجره فولاد و إذن كرب و بلا

ميان صحن حرم شد چه گريه بازاري

دوباره روضه گرفتند زائران اينجا

بياد مشك عطش نوش و خشك سرداري

رهاست در نفس اين حرم شميم ياس

به ياد علقمه و قبر حضرت عباس

 

 

 

یوسف رحیمی



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

گل می کند بهار تو در باغ سینه ها

پر می شود ز باده ی تو آبگینه ها

نقاره می زنند به بامت فرشتگان

حتما شفا گرفته ز دست تو سینه ها

دیگر غریب نیستی ای آشنا ترین

تایید می کند سخنم را قرینه ها

اول همین که سمت حریم تو آمدند

صدها هزار مرد غریب از مدینه ها

دیگر هم آن که از نفس تو غریب ماند

در سینه های عاشق وصل تو کینه ها

تجدید کن حکومت خود را به قلبها

اینجا فراهم است برایت زمینه ها

گرم فضا نوردی خوف و رجا شدیم

آیا به ما نمی رسد آخر سفینه ها

دارد حکایت از عشاق گنبدت

یعنی که زرد باد رخ از عشق بی حدت

هر سر که از خیال تو پر شور می شود

دریای بر کرانه ای از نور می شود

در شعله ی محبت تو سینه تا گداخت

غرق تجلی است وشب طور می شود

با هر "وان یکاد" لبان فرشته ها

صد چشم زخم از حرمت دور می شود

فردا که موج خیز هراس است زائرت

در ساحل نجات تو محشور می شود

با پلک بسته آمده دشمن به جنگ تو

از بس حریم قدس تو پر نور می شود

چون حوض کوثر است گوارا عقیق تو

فوق بهشت آمده صحن عتیق تو

ما را به گوشه حرم خود مقیم کن

مهمان مهربانی دست کریم کن

تا شعله زار شوق تو بالی بگسترد

ای صبح، دشت عاطفه را پر نسیم کن

دربانی حریم تو در آرزوی ماست

ما را عصا به دست بخواه و کلیم کن

مژگان ما که سمت شکوه تو وا شده است

وقف غبار روبی فرش و گلیم کن

بی اطلاع از اول و از آخر خودیم

ما را که حادثیم، رهین قدیم کن

این دل زجنس پنجره فولاد تو نبود

یعنی که زود می شکند از فراق، زود

خورشید گرم چیدن بوسه زماه توست

گلدسته ها منادی شوق پگاه توست

آری شگفت نیست که بی سایه می روی

خورشید هم زسایه نشینان ماه توست

از چشم آهوان حرم می توان شنید

این دشتها به شوق شکار نگاه توست

بالای کاشی حرم تو نوشته است

هرجا دلی شکست همان بارگاه توست

با این که سال هاست سوی طوس رفته ای

اما هنوز چشم مدینه به راه توست

یعنی که کاش فصل غریبی گذشته بود

دیگر مسافرم زسفر بازگشته بود

هرچند سبز مانده گلستان باورت

آیینه ای جز آه نداری برابرت

راه از مدینه تا به خراسان مگر کم است

با شوق دیدنت شده آواره خواهرت

دیگر دلی به یاد دل تو نمی طپد

بالی نمانده است برای کبوترت

مثل نسیم می رسد از ره جواد تو

یعنی نمی نهی به روی خاکها سرت

تنها به کرب و بلا سرنهاده بود

مردی که داشت نوحه گری مثل مادرت

اشک تو هست تا به ابد روضه خوانمان

تا کربلاست همسفر کاروانمان

 

 

جواد محمد زمانی

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

عاشق هميشه پر شده از اتفاقها

يك چشم وصل و چشم دگر در فراقها

عاشق كبوتر است كه هر بار می پرد

پرواز مي كند به فراسوي طاقها

شبهاي عشق دلهره هاي رسيدن اند

مهتابي اند گاه و گهي در محاقها

تاب و تب هميشگي عشق ارثي است ...

از روز اول و ازل اشتياقها

مشتاق چشم هاي تو هستم امام عشق !

اي آتش نشسته به جان چراغها

توحيد من به حصن حصين ولايتت

اي شرط عشق هستي عشق از عنايتت

باران زد و بهانه ماها رديف شد

سقفي براي بي سرو پاها رديف شد

پشت در سخاوت سبز ضريح تو

زيباترين اميد گداها رديف شد

با لهجه قنوت نگاهت يكي يكي

زنجيره بلند دعاها رديف شد

شاعر نشست قافيه را تا سحر كشيد

وقتي كه مهر ناب شماها رديف شد

يك بار آمديم زيارت وَ كارمان

تا روز حشر تا به كجاها رديف شد

آه اي نگاه دائمي ات در نگاه من

سلطان شرق و غرب دلم اي پناه من !

اي چشم آب مات شكوه زلالي ات

خورشيد و ماه عاطفه لايزالي ات

طعم بلند بنده شدن را چشيده است

هركس گرفت آبروي از ليالي ات

صدها هزار نوح و سليمان نشسته اند

بر جزر و مد عرش نشينان قالي ات

صدها هزار شب شد و يكبار هم نخورد

چشم ستاره اي به شبستان خالي ات

مهريه تمام عروسان شهر ما

پرپر شود براي وداع وصالي ات

اي رافت مداوم محسوس يا رضا

شاهنشه هميشگي طوس يا رضا

با تو هواي دست و قلم فرق مي كند

بي تابي و تلاطم غم فرق مي كند

وقتي كه از حريم تو پايم اجازه خواست

حال دلم قدم به قدم فرق مي كند

تو بي دريغ زخم مرا مي دهي شفا

من پر زنم و يا نزنم فرق مي كند ؟

تا چشم كار مي كند اينجا شكسته دل

دل با دل شكسته چه كم فرق مي كند !

با ياد كربلا و زيارات مادرت

جمعه سحر هواي حرم فرق مي كند

گفتيد كربلا و دلم بي شكيب رفت

تا گريه ي روايت ابن شبيب رفت

 

علیرضا لک



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

نام تو را بردم زمستانم بهاری شد

در خشکسالی دلم صد چشمه جاری شد

بعد از زمانی که گدایی تو را کردم

دار و ندار من عجب دار و نداری شد

گفتند جای توست دل را شستشو کردم

پس می شود از خادمان افتخاری شد

می خواستند از هر طرف تو جلوه گر باشی

این گونه شد دور حرم آئینه کاری شد

گاهی اسیری لذت آهو شدن دارد

بیچاره آنکه از نگاه تو فراری شد

گرد ضریحت با من و گرد دلم با تو

بی تو دوباره این دلم گرد و غباری شد

من سائل بی چیز اطراف حرم هستم

من سالهای سال دنبال کرم هستم

ای حاجت محتاج ترین ها آقا

ای ذکر دخیل بستنم یا آقا

یک لال کنار پنجره فولادت

یکدفعه صدا میزند آقا ....آقا.....

 

علی اکبر لطیفیان



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

مریض آمده اما شفا نمی‌خواهد

به جان شما جز شما نمی‌خواهد

برای پیش تو بودن بهانه‌ای کافی‌ست

بهشت لطف کریمان بها نمی‌خواهد

دلیل ناله‌ی من یک نگاه محبوب است

وگرنه درد غلامان دوا نمی‌خواهد

فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:

مگر که شاه خراسان گدا نمی‌خواهد؟

دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت

نماز در حَرَمت «اهدنا» نمی‌خواهد

همین قدر که غباری بر آستان باشد

رواست حاجت عاشق، دعا نمی‌خواهد

تو آشنای خدایی، کدام رهگذری

در این جهان غریب آشنا نمی‌خواهد؟

ببین به گوشه‌ی صحنت پناه آوردم

مگر کبوتر آواره جا نمی‌خواهد؟

به حکم آنکه «علیک الرفیق ثم طریق»

دلم بدون رضا (ع) کربلا نمی‌خواهد

خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده‌ست

طواف کعبه بخواهم، خدا نمی‌خواهد

نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا

نگفته است، نه اینکه عبا نمی‌خواهد

 

 

قاسم صرافان

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

با زمزمی به وسعت چشم تر آمدم

تا محضر زلالترین کوثر آمدم

قسمت نشد که بال و پری دست و پا کنم

اما به شوق دیدن تو با سر آمدم

گفتند زائر حرمت زائر خداست

مُحرم تر از همیشه بر این باور آمدم

اینک مدینه النبی ام مشهد الرضاست

با نام تو به محضر پیغمبر آمدم

از حس و حال روشن معراج پُر شدم

وقتی به خاکبوسی «بالاسر» آمدم

حسی کبوترانه گرفته ست جان من

«پایین پای» تو شده هفت آسمان من

در این حریم قدسی سر تا سر آینه

روشن شده به نور تو چشمم هر آینه

گرد و غبار صحن تو را می خرد به جان

همواره بوده است بر این باور آینه

پر می کشد از این همه قلب شکسته آه

سر می زند از این همه چشم تر آینه

عکس ضریح توست که در قاب چشم هاست

یا عکسی از بهشت نشسته بر آینه

گم کرده دارم، آمده ام با نگاه تو

پیدا کنم تمام خودم را در آینه

لبریز روشنی است تمام رواقها

آیینگی ست جان کلام رواقها

شب های گریه تا به سحر حرف می زنم

با واژه واژه خون جگر حرف می زنم

شمعم که گریه میکنم و گریه می کنم

با قطره قطره آتش تر حرف می زنم

روح لطیف تو شده سنگ صبور من

گویی که با نسیم سحر حرف می زنم

گاهی کنار پنجره های ضریح تو

گاهی در آستانه ی در حرف می زنم

شبهای بارگاه تو را درک کرده ام

از «لیله الرغائب» اگر حرف می زنم

بر لب رسیده از قفس سینه آه من

حرف دل است روی زبان نگاه من

روی تو را ستاره ی اشراق خوانده اند

خوی تو را «مکارم الاخلاق» خوانده اند

دست تورا که خالق لطف و کرامت است

روزی رسان انفس و آفاق خوانده اند

باران مهربانی بی وقفه ی تو را

شان نزول سوره ی انفاق خوانده اند

در مذهب نگاه تو غم حرف اول است

چشم تو را پیمبر عشاق خوانده اند

هفت آسمان و رحمت «شمس الشموسی» ات

ذرات خاک و لطف «انیس النفوسی» ات

 

 

سید محمد جواد شرافت



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

نه دعبلم نه فرزدق که شاعرت باشم

که شاعرت شده مقبول خاطرت باشم

نه آهوام نه کبوتر که ضامنم باشی

ویا پرنده ی صحن مجاورت باشم

نه آن دلی که به معنا رسم نه آن چشمی

که مثل آینه حیران ظاهرت باشم

ولی زلطف مرا هم گدای خویش بخوان

که با تو صاحب دنیا و آخرت باشم

همیشه سفره ی مهمان نوازی ات باز است

اجازه میدهی ام گاه زائرت باشم؟

اجازه میدهی ام گاه از تو بنویسم؟

به عمر چند غزل -آه- شاعرت باشم

 

سید محمد جواد شرافت



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

اين راه براي خسته دور است چقدر

از نور تو چشم بسته دور است چقدر

گامي به تصوّر تو نزديک شدن

از آينه‌اي شکسته دور است چقدر

 

با ديدن تو چه محشري خواهد شد

آغاز حيات ديگري خواهد شد

وقتي که به صحن آسمانت برسم

آهوي دلم کبوتري خواهد شد

 

هر چند دلم نقطه‌اي از تاريکي است

بين من و تو پاره خط باريکي است

در هندسه‌ي عشق مثلث شده‌ايم

من، تو «و خدايي که در اين نزديکي است»

 

من باز ميان موج گيسوي تو غرق

در خلوت صحن پر هياهوي تو غرق

اي ماه من! اين پلنگِ حيرت زده، شد

در برکه‌ي چشم بچه آهوي تو غرق

 

اينجا همه لحظه‌ها طلايي است چرا؟

هر گوشه‌ي اين زمين، هوايي است چرا؟

برمي‌گردم، در اين دل مشهديم 

يک حال عجيب کربلايي است چرا؟

 

قصدم سفري براي گلگشت نبود

برگشت از آرامش اين دشت نبود

در فال خطوط کف دستانم کاش

تقدير بليت رفت و برگشت نبود

 

زرد آمده بودم و طلايي رفتم

شب بودم و غرق روشنايي رفتم

از راه زميني آمدم با آهو

همراه کبوترت هوايي رفتم

 

خط، چشم براه ايستگاه است هنوز

شب، سمفوني قطار و آه است هنوز

خوشبخت کبوترت که تا خانه پريد

آهوي تو آواره‌ي راه است هنوز

 

قاسم صرافان

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

ای کاش غزل قصیده می شد

سـیب غـزلم رسـیده می شد

بـا نام رضـا سـیاهـه ی دل

با معجزه ای سپیده می شد

بـا اذن دخـول مهبط عشق

هر چیز ندیده دیده می شد

آهـوی اسـیر اشـک هایم

از کنج نظر رهیده می شد

بـر حبل مـتین دسـتهایت

معماری دل تنیده می شد

یا اینکه کشان کشان به سویت

پـیشـانی مـا کشـیده می شـد

***

یا حضرت ثامن الأئمّه

بر تکمله ی عمل تتمّه

***

هر کس که به دام تو گرفتار

بـر مهـر و مـرام تـو گـرفتار

از روز ازل گـدای کویت

تا حُسن ختام تو گرفتار

صد بار زیارت تو بس نیست

بـادا بـه مُـدام تـو گـرفـتـار

ما جلد ضـریح آفتابیم

بر گنبد و بام تو گرفتار

با واژه ی «حصنی» تو سرمست

بـا طـرز کـلام تـو گـرفـتـار

عمری به «علیک» کرده عادت

عمـری بـه «سـلام» تو گرفتار

ای «عروه ی لانفصام»، مائیم

در زلـف زمـام تـو گـرفتار

***

ما خانه به دوش و جرعه نوشیم

مَشـتی صـفتان پر خـروشیم

***

ما داغ تب و تعب نداریم

چون غیر تو را طلب نداریم

با ذکر مَن اسمُهُ دوایت

ما دلهره ی مطب نداریم

تا شمس شموس چهره ی توست

تاریکی و ظلم شب نداریم

کوثر اگر از لبت نجوشد

ما باده ی لب به لب نداریم

با هرکه به جز رضا بگوید

ربط و سبب و نسب نداریم

بر گردن شیعگی به والله

جز «سلسلة الذهب» نداریم

ما بنده ی کوچه گرد و خامیم

تنبیه کنید ادب نداریم

***

ای «بضعه»ی خاتم رسالت

ای اصل اصیل و با اصالت

***

آرام تـلاطــم جـهــانـی

هم کعبه ی مردم جهانی

از هفت جهان شنیدم امّا

تو رتبه ی هشتم جهانی

آهو نه! ولی کبوتر آری

تا رونق گـندم جهانی

هم آه دم مسیح هستی

هم طـور تکـلّم جهانی

ای مشهد با صفات جنّت

توس و نجف و قم جهانی

لبخند بزن شب ولادت

تو روح تبسّـم جـهانی

***

در «صحن عتيق» تو دخيليم

يك مُشت «عتيقه»ي ذليليم

***

بر دامن شر شرر بگیرد

آه نفست اگر بگیرد

مرغ دل کاظمینی من

از باب جواد پر بگیرد

طوطی شده او که با ادایی

از کنج لبت شکر بگیرد

خشکیده نگاه زائر تو

او آمده چشم تر بگیرد

آغوش گشوده سمت مرقد

تا قبر تو را به بر بگیرد

عمری به خطا گذشته کارش

ای کاش دوباره سربگیرد

***

ای بارش مهربان باران

ای مایه ی افتخار ایران

 

مجید لشگری



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

ای کاش غزل قصیده می شد

سـیب غـزلم رسـیده می شد

بـا نام رضـا سـیاهـه ی دل

با معجزه ای سپیده می شد

بـا اذن دخـول مهبط عشق

هر چیز ندیده دیده می شد

آهـوی اسـیر اشـک هایم

از کنج نظر رهیده می شد

بـر حبل مـتین دسـتهایت

معماری دل تنیده می شد

یا اینکه کشان کشان به سویت

پـیشـانی مـا کشـیده می شـد

***

یا حضرت ثامن الأئمّه

بر تکمله ی عمل تتمّه

***

هر کس که به دام تو گرفتار

بـر مهـر و مـرام تـو گـرفتار

از روز ازل گـدای کویت

تا حُسن ختام تو گرفتار

صد بار زیارت تو بس نیست

بـادا بـه مُـدام تـو گـرفـتـار

ما جلد ضـریح آفتابیم

بر گنبد و بام تو گرفتار

با واژه ی «حصنی» تو سرمست

بـا طـرز کـلام تـو گـرفـتـار

عمری به «علیک» کرده عادت

عمـری بـه «سـلام» تو گرفتار

ای «عروه ی لانفصام»، مائیم

در زلـف زمـام تـو گـرفتار

***

ما خانه به دوش و جرعه نوشیم

مَشـتی صـفتان پر خـروشیم

***

ما داغ تب و تعب نداریم

چون غیر تو را طلب نداریم

با ذکر مَن اسمُهُ دوایت

ما دلهره ی مطب نداریم

تا شمس شموس چهره ی توست

تاریکی و ظلم شب نداریم

کوثر اگر از لبت نجوشد

ما باده ی لب به لب نداریم

با هرکه به جز رضا بگوید

ربط و سبب و نسب نداریم

بر گردن شیعگی به والله

جز «سلسلة الذهب» نداریم

ما بنده ی کوچه گرد و خامیم

تنبیه کنید ادب نداریم

***

ای «بضعه»ی خاتم رسالت

ای اصل اصیل و با اصالت

***

آرام تـلاطــم جـهــانـی

هم کعبه ی مردم جهانی

از هفت جهان شنیدم امّا

تو رتبه ی هشتم جهانی

آهو نه! ولی کبوتر آری

تا رونق گـندم جهانی

هم آه دم مسیح هستی

هم طـور تکـلّم جهانی

ای مشهد با صفات جنّت

توس و نجف و قم جهانی

لبخند بزن شب ولادت

تو روح تبسّـم جـهانی

***

در «صحن عتيق» تو دخيليم

يك مُشت «عتيقه»ي ذليليم

***

بر دامن شر شرر بگیرد

آه نفست اگر بگیرد

مرغ دل کاظمینی من

از باب جواد پر بگیرد

طوطی شده او که با ادایی

از کنج لبت شکر بگیرد

خشکیده نگاه زائر تو

او آمده چشم تر بگیرد

آغوش گشوده سمت مرقد

تا قبر تو را به بر بگیرد

عمری به خطا گذشته کارش

ای کاش دوباره سربگیرد

***

ای بارش مهربان باران

ای مایه ی افتخار ایران

 

مجید لشگری



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

اين همه دست به سوي تو دراز است رضا

باز مشت من و آغوش تو باز است رضا

باز «من» دارد از آن دور تهي مي‌آيد

آن که مي‌آيد از آن دور جنازه است رضا

زنده شد پيش نگاهت، تو خدايش شده‌اي

کفرِ «خورشيد» پرستان پُرِ راز است رضا

من و انگور، دلي مست و نگاهي پرِ اشک

قبله در حسرتِ اين راز و نياز است رضا

هشت رکعت وسط صحن تو افتاد به خاک

رقص عشق است، فقط شکل نماز است رضا

هر دلي مي‌رسد از راه شکسته ‌است...   چقدر-

جاده‌ي عاشقيت حادثه ساز است رضا

آه! آواز خوش گوشه‌ي «نيشابور»ت

در مقامي پر از اندوه «حجاز» است رضا

پيش پرهاي کبوتر، آسمان دل تو

تا خدا،  پنجره در پنجره باز است رضا

 

قاسم صرافان



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

دلی که جز تو در آن خانه می کند دل نیست

شبیــه دل بـود و غیــر تکــه ای گل نیست

الا سـفینه ی نوحـم بگیـر دست مرا

در این تلاطم دریا امید ساحل نیست

گنـاه سـد رسیــدن به کـوی جانـان است

کسی که یاد تو باشد ز دوست غافل نیست

دلی که خانه ی محبوب می شود دیگر

بـرای عـرض ارادت به غیر مایل نیست

اگر چه لحظه ی مرگ و رحیل جانکاه است

ولی کنـــار تـو مردن زیـاد مشـکـل نیست

در این مسیر، گدایی ز درگهت شرط است

کسی که واله خال تو نیست، عاقـل نیست 

« قبول خاطر کوی رضا شدن شرط است

هر آنکه شعر سراید، شبیه دعبل نیست»*

مجید لشکری 

 *********************



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

سلام ای
پسر حضرت زهرا
سلام ای حرمت کعبه دلها
سلام ای به فدایت همه جانها
سلام ای
که نشستند کنار حرمت جمع ملائک به تماشا
همه پست و توبالا
همه قطره تو
دریا
همه بنده تومولا
همه خار و تو اسطوره گلها
غلامیم به درگاه شما حضرت
آقا
به عشق تو گشودیم همه دیده به دنیا
به عشق تو تپیده ست دل ما
برای تو
خدا روح دمیده به گل ما
فدای تو که رعنایی و آقایی و زیبا
که تو یوسف زهرایی
و ما نیز ندانیم
چرا رفته به بیراهه زلیخا
سلام ای پسر حضرت
زهرا
#############################
سلام ای پسر حضرت زهرا
که غریب
الغربایی و ولی نعمت مایی
زسر تا به قدم عشق و صفایی
زسر تا به قدم ما همه
دردیم تو درمان و دوایی
تو ایینه شفاف خدایی
تو سلطان سخایی
تو علی هستی و
شهره به رضایی
تو دست کرامت
دل ما و گدایی
فقیریم فقیریم و عشق است فقیری
که تو حج فقرایی
تو که صاحب این صحن سرایی
نه این صحن و سرا صاحب هم ارض و
سمایی
به ما هم بده جایی
نپرس اینکه که هستیم و کجایی؟؟
مهم اینجاست

که تو صاحب مایی
من و دست پر از عجز و تمنا
تو دامنی از جنس تولا
سلام
ای پسر حضرت زهرا
###########################
تمام همه انچه که داریم فدای
سرتان حضرت سلطان
غریبیم خدا گفته شمایید فقط یار غریبان
ضعیفیم و خدا گفته
تویی مونس و غمخوار ضعیفان
عجب نیست اگر دست به دامان شماییم
عجب نیست در
خانه ی لطف تو گداییم
عجب نیست شدم و بیدل و حیران
که مشغول گدایی توهستند
هزارن چو سلیمان
عجب نیست شود موسی عمران میان حرمت خادم و دربان
عجب نیست
اگر زنده شود حضرت عیسی
به نگاهی به دو چشمان تو ؛بر تن اموات ده جان
و عجب
نیست که جبرئیل امین
خاک در کفش کنت را ببرد بهر تبرک به جنان و
عجبی نیست
به یک گوشه چشمت
شود اتش چو گلستان
عجب اینجاست که با این جبروتت
شده ای
ضامن اهوی بیابان
و عجب نیست همان اهوی وحشی
که تو ضامن شدی از لطف و
کرامت
شود ضامن مردم به قیامت
سلام ای که خدا گفته سلامت
سلام ای به فدای
تو و اخلاق و مرامت
سلام ای که پذیرفته ای این بی سرو پا را
سلام ای پسر حضرت
زهرا
###########################
سلام ای پسر حضرت زهرا
و ای شاه و
امیرم
بود آرزویم بوسه ای از روی ضریح تو بگیرم
مگر لحظه ای آرام شود این دل
زارم
تویی دارو ندارم
خزانم من و بی برگ
تویی باغ و بهارم
شدم زائرت
آقا
که بیایی دم مرگ کنارم
و یا پا بگذاری به مزارم
درست است که این مایه
ندارم
ولی کاش بیایی که سر از خاک برآرم
دو دستم به رو سینه گذارم
و بگویم
به تو ای صاحب دلها
سلام ای پسر حضرت زهرا
سلام ای پسر حضرت زهرا



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم

مهمان تو و سفره احسان تو بودم

یک عمر گذشت و سر و سامان نگرفتم

ای کاش فقط بی‏سر و سامان تو بودم

تا چشم گشودم به دلم مهر تو افتاد

زآن روز چو آهوی بیابان تو بودم

طوفان عجیبی است غم عاشقی تو

چون موج اسیر تو و طوفان تو بودم

ای گنبد تو عشق ، من خسته دل ای کاش 

چون کفتر پر بسته ایوان تو بودم

یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست  

ای کاش ز  زوار خراسان تو بودم

 مهدی صفی یاری



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

شب بود و شور بود و سلام فرشته ها

از عرش تا به فرش ،قیام فرشته ها

باران شور بود و بام فرشته ها

شب بود و گرم سجده تمام فرشته ها

قلب فرشته ها پر عطر خدا شده

امشب فلک اسیر نگاه رضا شده

موج کرم به اوج تلاطم رسیده است

ناز و نماز و شوق و تبسم رسیده است

داوود عاشقی به ترنم رسیده است

کعبه کجاست قبله هفتم رسیده است

گویی خدا تمامی خود را کشیده است

پیش از ازل که روی رضا را کشیده است

موسی گدای خانه ی موسی مرتضی ست

عیسی دخیل جلوه ی سینای مرتضی ست

امشب شب تبسم زهرای مرتضی ست

آیینه ی شکوه سراپای مرتضی ست

گیرم بهشت مست می حوض کوثر است

فواره های صحن رضا دیدنی تر است

هر پنجه ای که شانه ی گیسو نمیشود

هر قبله ای که گوشه ی ابرو نمیشود

هر جذبه ای که عکس هو الهو نمیشود

هر دلبری که ضامن آهو نمیشود

پا می نهد به بال ملک هر که یاد اوست

تا جبرئیل خادم باب الجواد اوست

زلفی ست گشوده و دل شیدا نمانده است

در ازدحام ، جای تماشا نمانده است

مجنون که هیچ ، رونق لیلا نمانده است

سر را بریده اند ، زلیخا نمانده است

باغ بهشتی کاشی گلدسته های اوست

عباس دل سپرده ی دار الشفای اوست

در برکه ها تموج دریایی اش ببین

در آسمان شکوه اهورایی اش ببین

در قلب طوس سفره ی زهرایی اش ببین

خانه به خانه سایه ی آقایی اش ببین

خورشید اگر نگاه به ایوان طلا کند

باید غبار گردد و کارش رها کند

نقاره می زنند مسیحی شفا گرفت

نقاره می زنند خلیلی عطا گرفت

نقاره میزنند کلیمی بها گرفت

یوسف دوباره سرمه زپایین پا گرفت

با دستهای لطف تو آزاد میشویم

وقتی دخیل پنجره فولاد میشویم

با گوشه چشم تا که نگاهی به ماکنی

کار هزار معجزه وکیمیا کنی

مشکل بهانه است که مارا صدا کنی

تاکاسه های خالی مارا طلا کنی

جز گوشه های صحن تو آقا کجا روم

کی با کبوتران اهل حرم کربلا روم؟

تا که این پنجره را باز میکنم

تو را رو قاب چشمهام جا میکنم

اوج گلدسته را پیدا میکنم

گنبد زرد را تماشا میکنم

حرف من ...حرف دلای بیکسه

یه امام رضا دارم واسم بسه

من همون کبوترم که جا نداشت

لونه ای حتی رو شاخه ها نداشت

هیچ نگاهی آب و دونم نمیداد

مثل هر غریبه آشنا نداشت

حالا اما عمریه رو گنبدهام

بچه ی محله ی امام رضام

**



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

شب بود و شور بود و سلام فرشته ها

از عرش تا به فرش ،قیام فرشته ها

باران شور بود و بام فرشته ها

شب بود و گرم سجده تمام فرشته ها

قلب فرشته ها پر عطر خدا شده

امشب فلک اسیر نگاه رضا شده

موج کرم به اوج تلاطم رسیده است

ناز و نماز و شوق و تبسم رسیده است

داوود عاشقی به ترنم رسیده است

کعبه کجاست قبله هفتم رسیده است

گویی خدا تمامی خود را کشیده است

پیش از ازل که روی رضا را کشیده است

موسی گدای خانه ی موسی مرتضی ست

عیسی دخیل جلوه ی سینای مرتضی ست

امشب شب تبسم زهرای مرتضی ست

آیینه ی شکوه سراپای مرتضی ست

گیرم بهشت مست می حوض کوثر است

فواره های صحن رضا دیدنی تر است

هر پنجه ای که شانه ی گیسو نمیشود

هر قبله ای که گوشه ی ابرو نمیشود

هر جذبه ای که عکس هو الهو نمیشود

هر دلبری که ضامن آهو نمیشود

پا می نهد به بال ملک هر که یاد اوست

تا جبرئیل خادم باب الجواد اوست

زلفی ست گشوده و دل شیدا نمانده است

در ازدحام ، جای تماشا نمانده است

مجنون که هیچ ، رونق لیلا نمانده است

سر را بریده اند ، زلیخا نمانده است

باغ بهشتی کاشی گلدسته های اوست

عباس دل سپرده ی دار الشفای اوست

در برکه ها تموج دریایی اش ببین

در آسمان شکوه اهورایی اش ببین

در قلب طوس سفره ی زهرایی اش ببین

خانه به خانه سایه ی آقایی اش ببین

خورشید اگر نگاه به ایوان طلا کند

باید غبار گردد و کارش رها کند

نقاره می زنند مسیحی شفا گرفت

نقاره می زنند خلیلی عطا گرفت

نقاره میزنند کلیمی بها گرفت

یوسف دوباره سرمه زپایین پا گرفت

با دستهای لطف تو آزاد میشویم

وقتی دخیل پنجره فولاد میشویم

با گوشه چشم تا که نگاهی به ماکنی

کار هزار معجزه وکیمیا کنی

مشکل بهانه است که مارا صدا کنی

تاکاسه های خالی مارا طلا کنی

جز گوشه های صحن تو آقا کجا روم

کی با کبوتران اهل حرم کربلا روم؟

تا که این پنجره را باز میکنم

تو را رو قاب چشمهام جا میکنم

اوج گلدسته را پیدا میکنم

گنبد زرد را تماشا میکنم

حرف من ...حرف دلای بیکسه

یه امام رضا دارم واسم بسه

من همون کبوترم که جا نداشت

لونه ای حتی رو شاخه ها نداشت

هیچ نگاهی آب و دونم نمیداد

مثل هر غریبه آشنا نداشت

حالا اما عمریه رو گنبدهام

بچه ی محله ی امام رضام

**



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

شب بود و شور بود و سلام فرشته ها

از عرش تا به فرش ،قیام فرشته ها

باران شور بود و بام فرشته ها

شب بود و گرم سجده تمام فرشته ها

قلب فرشته ها پر عطر خدا شده

امشب فلک اسیر نگاه رضا شده

موج کرم به اوج تلاطم رسیده است

ناز و نماز و شوق و تبسم رسیده است

داوود عاشقی به ترنم رسیده است

کعبه کجاست قبله هفتم رسیده است

گویی خدا تمامی خود را کشیده است

پیش از ازل که روی رضا را کشیده است

موسی گدای خانه ی موسی مرتضی ست

عیسی دخیل جلوه ی سینای مرتضی ست

امشب شب تبسم زهرای مرتضی ست

آیینه ی شکوه سراپای مرتضی ست

گیرم بهشت مست می حوض کوثر است

فواره های صحن رضا دیدنی تر است

هر پنجه ای که شانه ی گیسو نمیشود

هر قبله ای که گوشه ی ابرو نمیشود

هر جذبه ای که عکس هو الهو نمیشود

هر دلبری که ضامن آهو نمیشود

پا می نهد به بال ملک هر که یاد اوست

تا جبرئیل خادم باب الجواد اوست

زلفی ست گشوده و دل شیدا نمانده است

در ازدحام ، جای تماشا نمانده است

مجنون که هیچ ، رونق لیلا نمانده است

سر را بریده اند ، زلیخا نمانده است

باغ بهشتی کاشی گلدسته های اوست

عباس دل سپرده ی دار الشفای اوست

در برکه ها تموج دریایی اش ببین

در آسمان شکوه اهورایی اش ببین

در قلب طوس سفره ی زهرایی اش ببین

خانه به خانه سایه ی آقایی اش ببین

خورشید اگر نگاه به ایوان طلا کند

باید غبار گردد و کارش رها کند

نقاره می زنند مسیحی شفا گرفت

نقاره می زنند خلیلی عطا گرفت

نقاره میزنند کلیمی بها گرفت

یوسف دوباره سرمه زپایین پا گرفت

با دستهای لطف تو آزاد میشویم

وقتی دخیل پنجره فولاد میشویم

با گوشه چشم تا که نگاهی به ماکنی

کار هزار معجزه وکیمیا کنی

مشکل بهانه است که مارا صدا کنی

تاکاسه های خالی مارا طلا کنی

جز گوشه های صحن تو آقا کجا روم

کی با کبوتران اهل حرم کربلا روم؟

تا که این پنجره را باز میکنم

تو را رو قاب چشمهام جا میکنم

اوج گلدسته را پیدا میکنم

گنبد زرد را تماشا میکنم

حرف من ...حرف دلای بیکسه

یه امام رضا دارم واسم بسه

من همون کبوترم که جا نداشت

لونه ای حتی رو شاخه ها نداشت

هیچ نگاهی آب و دونم نمیداد

مثل هر غریبه آشنا نداشت

حالا اما عمریه رو گنبدهام

بچه ی محله ی امام رضام

**



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

مثل کبوتری شده‌ام جَلدِ خانه‌ات

خو کرده‌ام به خاطره آب و دانه‌ات

هی می‌خورد هوای عجیبی به گونه‌ام

هی می‌کنم دوباره سحرها بهانه‌ات

انگار عادتم شده در شهر گم شوم

پیدا کنی دوباره مرا با نشانه‌ات

در من هزار رشته غزل تاب می‌خورد

با موج زلف‌های تو بر روی شانه‌ات

پر می‌شود رواق تو از رنجنامه‌ام

پر می‌کنی عروق مرا با ترانه‌ات

بر دشتهای خشک من انگار می‌چکد

انگور- واژه‌های دلِ دانه دانه‌ات

یک گله آه و آهو از این دشت می‌گذشت

یک دسته دست‌های تمنا روانه‌ات

من کشتی شکسته‌ام، ای ناخدای عشق!

پهلو گرفته‌ام به خدا در کرانه‌ات

در لحظه‌های پر تپش اولین سلام

با آن نگاه مشرقی شاعرانه‌ات

رد می‌شوی مقابل شاعر که بسته است

دل در ردای مخملی روی شانه‌ات

 

قاسم صرافان



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

گلدسته های مرقدتان پایه های عرش

فانوس های ساحل بی انتهای عرش

 

بر ساحت ضریح تو انس و ملک دخیل

آیینه کاری حرمت کار جبرئیل

 

زوار خاکی حرمت کبریایی اند

سرگرم کار و کسب شریف گدایی اند

 

هرلحظه فطرس آمده پابوسی شما

طفلی همیشه مانده پرش زیر دست و پا

 

لاهوتیان مقلد احکام عشقتان

می خوارگان دائمی جام عشقتان

 

ای قبله ی نیاز سماواتیان رضا

پیر مُغان دیر خراباتیان رضا

 

صدها ستاره مست شراب نگاهتان

بال فرشته های سما فرش راهتان

 

پیغمبران ز محضرتان فیض می برند

بهر کبوتران حرم دانه می خرند

 

روح الامین به لطف شما دل سپرده است

او با کبوتران حرم دانه خورده است

 

امشب دخیل پنجره فولاد می شوم

در بیستون عشق تو فرهاد می شوم

 

ای نور لایزال،بگو با دلم سخن

شد بقعه ی مطهرتان کوه طور من

 

شیرین دهن،حدیث تو طعم عسل دهد

زیبا سخن،کلام تو عطر غزل دهد

 

آقا نگاهتان به گلم روح داده است

تاثیر چشم های شما فوق العاده است

 

من کافر نگاه اهورایی توأم

مجذوب طرز خنده ی زهرایی توأم

 

در بین پیروان تو ملحد ترین منم

زندیقی رسیده به مرز یقین منم

 

تا بت پرست کعبه ی خال شما شدم

زاهد ترین خلیفه ملک خدا شدم

 

از زیر قبه ی تو به معراج می روم

دیوانه وار در پی حلاج می روم

 

قرآن مقام شامخ تان را ستوده است

گنجینه ی حقایق خود را گشوده است

 

با گوشه چشم فاطمی خود چها کنی!

سنگ سیاه قلب مرا کهربا کنی

 

من از پل صراط جزا پرت می شوم

دستم اگر به روز قیامت رها کنی

 

آقا چه می شود که مرا در صف حساب

از لا به لای آن همه آدم سوا کنی

 

آقا چه می شود که شوم مَحرم و شما

من را برای دیدن زهرا صدا کنی

 

آقا سعادت دو جهان قسمتم شود

یک بار اگر برای غلامت دعا کنی...

 

وحید قاسمی


 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

این چه حسی است که امشب به دلم پاداده

به من کورچنین میل تماشا داده

 

خانه حضرت موسی شده وادی بهشت

گوئیا بازخدا حضرت عیسی داده

 

مریم است اینکه در آغوش خود عیسی دارد

یا خدا فاطمه را مولد زیبا داده

 

چه کسی آمده که باز عطش آورده

نکند باز خداحضرت سقاداده

 

نبی آمد,علی آمد,حسن آمد,نه حسین

همه را دست خدا بر رخ او جاداده

 

خوش بحال دل ماچون حرمش ایران است

پرچم نوکریش فاطمه بر ماداده

 

حرمت وادی طوراست که حاجت دارم

خادم پیرحرم حاجت من را داده

 

روز اول به تو و گنبد و گلدسته تو

حضرت ذات احد نمره بالا داده

 

صحن توصحن بهشت است خدایی چونکه

نقشه صحن تورا حضرت زهرا داده

 

مهدی نظری

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

گاهی که با نیاز دلم ناز می کنی

داری مرا دقیق برانداز می کنی

 

یعنی نگاه می کنی اول کجایم و

بعدا مرا به سمت خود آغاز می کنی

 

دارم دوباره شاعرتان می شوم مرا

داری دوباره قافیه پرداز می کنی

 

تازه شدم شبیه پسر بچه ای که تو

پیش ضریح می بریش ناز می کنی

 

حس می کنم که وقت دعا لطف خویش را

از لابلای جمعیت ابراز می کنی

 

گاهی برای تو همه تن سوز می شوم

تو در عوض همیشه مرا ساز می کنی

 

از خوبی شماست که خوب کم مرا

تو در حساب خویش پس انداز می کنی

 

گاهی کنار پنجره ات بسته می شوم

گاهی میایی و گره را باز می کنی

 

بر پرده ، زنده کردن شیرت عجیب نیست

هرشب مسیح معجزه ! اعجاز می کنی

 

اینبار هم شبیه خودم نه شبیه تو

دل می دهم به پنجره های ضریح تو

 

آهو که نه کبوترتان نه که آدمیم

تا با توایم پس همه عمر با همیم

 

فرقی نمی کند که چه هستیم یا که ایم

ما هرچه هست شیعه گیت را مصممیم

 

گاهی برای منبرتان مثل دعبلیم

گاهی برای نخل ولای تو میثمیم

 

لرزان نمی شویم به بادی که می وزد

به ریشه های حبّ تو وصلیم ، محکمیم

 

حاتم کجا و سفره احسانتان کجا

ما جیره خوار سفره ارباب حاتمیم

 

ما زنده با توایم و دم از تو گرفته ایم

پس ما برای کشته شدن هم مقدمیم

 

مدیون آن کسیم که مارا به تو سپرد

عمریست زیر سایه تو زیر پرچمیم

 

ما را زیاد و کم ننوشتند ، واحدیم

گاهی اگر زیاد و زمانی اگر کمیم

 

کم گریه می کنیم ولیکن موثریم

یعنی شبیه بارش باران نم نمیم

 

یابن الشّبیب خواندنمان را که دیده ای

دیدی که در عزای شهید محرمیم

 

این ویژ گیّ روضه جد غریب توست

که ما هنوز با غم تو غرق ماتمیم

 

اینبار هم دلی که شکسته است را بخر

لطفی کن و دوباره مرا کربلا ببر

 

محسن ناصحی

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

آنانکه عاشقند به دنبال دلبرند

هر جا که می روند تعلق نمی برند

 

از آنچه که وبال ببینند خالی اند

عشاق روزگار ، سبکبال می پرند

 

پرواز می کنند به هر جا که جلوه ای ست

گاهی ملائک اند و گاهی کبوترند

 

دل را به دست هر کس و ناکس نمی دهند

دلداده ی قدیمی آل پیمبرند

 

آنان که عاشق علی و فاطمه شدند

مدیون خانواده موسی بن جعفرند !

 

ما عاشقیم عاشق زهرا و حیدریم

ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم

 

آدم بدون مهر تو انسان نمی شود

سلمان بدون عشق مسلمان نمی شود

 

آن گردنی که تیغ تو را بوسه می زند

سوگند می خوریم ، پشیمان نمی شود

 

وقتی کبوتران حریمت ، گرسنه اند

گندم برای سفره ما ، نان نمی شود

 

باید هزار قرن ، حکومت کنی مرا

سلطان چند روزه ، که سلطان نمی شود

 

تو خوب جایی آمده ای سروری کنی

هر رعیتی که رعیت ایران نمی شود

 

تو هشتمین پیمبر قرآنی منی

حق خدا و حق مسلمانی منی

 

تو آسمان عشقی و خورشید گنبدی

خورشید هشتمی و به ایران خوش آمدی

 

تو کربلایی و نجفی و مدینه ای

یعنی شهید و شاهد و مشهود و مشهدی

 

نُه چشمه از علوم ، به قلب تو جاری است

با این حساب ، عالم آل محمدی

 

تو آمدی و آمدنت رفتنی نداشت

مانند آفتاب تو در رفت و آمدی

 

ای آبروی جن و ملک خاکبوسی ات

عالم فدای جلوه شمس الشموسی ات

 

زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت

از دستم التماس دعای مرا گرفت

 

یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم

آن قدر گریه کرد ، شفای مرا گرفت

 

یک پارچه گره زد و تا سالهای سال

« سهمیه امام رضا » ی مرا گرفت 

 

صحن تو ، آسمان تو ، گنبد طلای تو

حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت

 

ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا

تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت

 

ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات

هم خانواده هم پدر و مادرم فدات

 

ای مهربانترین کرم سفره ی گدا

یا ایها الرئوفی و یا ایها الرضا

 

امشب خدا کند که تو را ای حضور سبز

این قوم اشتباه نگیرند با خدا

 

ای لطف بی نهایت شبهای زائران

یکبار ما ، سه بار شما ، پیش ما بیا

 

با گریه های توست اگر گریه می کنیم

ای روضه خوان گریه ی ابن شبیب ها

 

یابن شبیب گریه فقط بر غم حسین

یابن شبیب گریه فقط بهر کربلا

 

یابن شبیب جد مرا سر بریده اند

پیش نگاه عمه ما سر بریده اند

 

علی اکبر لطیفیان

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

بايد به قد عرش خدا قابلم کنند

شايد به خاک پاي شما نازلم کنند

 

دل مي کنم از آنکه دل ازتو بريده است

دل مي دهم به دست تو تا بي دلم کنند

 

امشب کميت شعرم اگر لنگ مي زند

فردا به لطف چشم شما دعبلم کنند

 

ايمان راستين هزاران رسول را

آميخته اگر که در آب و گلم کنند.....

 

....شايد خدا بخواهد و با گوشه چشم تان

بر رتبه ي غلامی تان نائلم کنند

 

وقتي سرشت آب و گلم را ازل خدا

بر آن نوشت رعيت سلطان ارتضا

 

در هشتمين دمي که خدا بر زمين دميد

بوي بهشت هفتم او ناگهان وزید

 

از شش جهت نسيم خبر داد و بعد از آن

از پنجره صداي اذان خدا رسيد

 

چار عنصر از ولادت او جان گرفته اند

يعني زمين به يمن وجودش نفس کشيد

 

از صلب سومين گل سرخ خدا حسين

ايران گرفته بوي دو آلاله ي سپيد

 

از هشت بيخود اين همه پايين نيامدم

يک حرف بيشتر چه کسي از خدا شنيد

 

توحيد ، حرف محوري دين انبياست

شرط رضا  به حکم أنا من شروطهاست

 

از برکتت نبود اگر ، نان نداشتيم

باران نبود غير بيابان نداشتيم

 

سوگند بر تو اي سر و سامان زندگي

بي تو نه سر که اين همه سامان نداشتيم

 

اين حوزه ها نفس به هواي تو مي کشند

لطفت اگر نبود ، مسلمان نداشتيم

 

اي آرزوي هر سفر دل از ابتدا

ما قبله اي به غير خراسان نداشتيم

 

ما رعيت ري ايم که سلطان به جز رضا

ارباب جز حسين  در ايران نداشتيم

 

خون حسين دررگ ودرريشه ي من است

  علم رضا  معّلم انديشه ي من است

 

بالا بلند گفته که طوبي تر از تو نيست

يوسف به حرف آمده زيباتر از تو نيست

 

گفتند پاره ي تن پيغمبر مني

انگار بعد فاطمه زهراتر از تو نيست

 

برگ درخت کاشته ي دستهاي تو

باشد گواه ما ، که مسيحاتر از تو نيست

 

اين قطره ها به سمت شما رود مي شوند

آخر در اين ديار که درياتر از تو نيست

 

ما تشنه ايم ، تشنه دست نوازشت

آبي در اين سراچه گواراتر از تو نيست

 

اين کوهها به عشق شما هشت مي شوند

يادآوران نام تو در دشت مي شوند

 

آرامشي اگرچه سراسر تلاطمي

درياي بيکرانه ي اميد مردمي

 

بند آورد زبان مرا بارگاه تو

 اي آنکه رستخير عظيم تکلمي

 

هر بار نام مادرتان را مي آورم

گل مي کند کناره اشکت تبسمي

 

شاعر کنار حُسن لب تو سروده است

روییده لاله در دل اين سبز گندمي

 

من چون غبار گرم طوافم به دور تو

تو قبله گاه هفتم و خورشيد هشتمي

 

در هفت شهر عشق به جز تو که ثامني

آهو ی چشم هاي مرا نيست ضامني

 

چشم اميد بر در لطف تو بسته است

هر زائري که گوشه ي صحنت نشسته است

 

 باراني است حال و هواي دو ديده ام

اينجا هميشه کاسه ي چشمم شکسته است

 

از باب جبرئيل به پا بوست آمدن

از آسمان رسيده و رسمي خجسته است

 

آن پيرمرد تشنه در آن گوشه ي حرم

از راه دور آمده و سخت خسته است

 

با صد اميد حاجت اين بار خويش را

با پارچه به پنجره فولاد بسته است

 

وا شد گره ز پارچه ، حاجت روا شده است

يعني که زائر حرم کربلا شده است

 

با ياد خاطرات سفر با عشيره ام

بر عکس يادگاري باصحن ، خيره ام

 

از بس دلم شکسته براي زيارتت

با اشک شوق گرم وضوي جبيره ام

 

ياد غروب هاي زيارت هنوز هم

گاهی پی  دو جرعه ي جامع کبيره ام

 

يا "قادة الهداه و يا سادة الولاه"

مستبصرٌ بشأنکم ، اين است سيره ام

 

فرموده ايد ؛ فعلکم الخير يا رضا

اي هشتمين کلامکم النور ، تيره ام

 

از بس گناه دور و برم را گرفته است

چون تک درخت خشک ميان جزيره ام

 

ما هم شنيده ايم که فرموده اي شما

هستم در انتظار ظهور نبيره ام

 

دعبل کجاست تا بنويسد در اين فراز

عجل علي ظهورک يا فارس الحجاز

 

محسن عرب خالقي

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

 

دل سودا زده سامان نپذیرد هرگز

کافر چشم تو برهان نپذیرد هرگز

 

آنکه بیمار نگاهی شده هنگام سحر

منت مرهم و درمان نپذیرد هرگز

 

با نگاه تو اگر عاشقی آغاز شود

جز به دیدار که پایان نپذیرد هرگز

 

دل اگر خانه ی هر بی سر و پایی گردد

اثر از گفته ی خوبان نپذیرد هرگز

 

عمر بی معرفت آبی است که از جو رفته

این زیانی است که جبران نپذیرد هرگز

 

ما در خانه ی سلطان سر و سامان داریم

هرچه داریم ز آقای خراسان داریم

 

با دم قدسی معشوق نفس تازه کنم

تا که قدری سخن از یار خوش آوازه کنم

 

صحن گردی حرم وقت سحر می خواهم

تا صفای دل شیدا زده اندازه کنم

 

بین هشتی حرم گر بکشیدم بر دار

سر سودایی خود زینت دروازه کنم

 

سرگذشت من و تو گشته کرمنامه ی عشق

هر سحر پای مناجات دلی تازه کنم

 

تار گیسو طلبم تا که ورق های دلم

همچو یک مصحف پر درد به شیرازه کنم

 

نام این مصحف دل را بگذارم ز قضا

قصه ی یک سگ ولگرد و کرامات رضا

 

تا که بر گنبد تو دیده ام از دور افتاد

ناگهان در دل آلوده ی من شور افتاد

 

اولین بار که دیدم حرمت را گفتم:

ای سلیمان به سرایت گذر مور افتاد

 

بی پناه آمدم و خوب پناهم دادی

راهم از حادثه در دولت منصور افتاد

 

تا به خود آمده دیدم که دل از دستم رفت

وسط آینه ام چشمه ای از نور افتاد

 

نه بگویم که کلیمم حرمت عرش خداست

اتفاقی ره موسای دل از طور افتاد

 

یک قدم سوی تو با عمره برابر گردد

کعبه هم دور سر گنبد تو می گردد

 

ای که ناگفته ز اسرار دلم آگاهی

دستگیر دل هر خسته دل و گمراهی

 

ز عنایات رئوفانه ی تو فهمیدم

که نه من بلکه همیشه تو مرا می خواهی

 

در بهشت تو نهم پای چو با کوهی درد

تو طبیبانه دوا می کنی اش با آهی

 

من گدا زاده و تو نسل به نسلت سلطان

خوش برازنده ی تو صحن و سرای شاهی

 

حاجت از دل نگذشته تو روا می سازی

ای که ناگفته ز اسرار دلم آگاهی

 

من مسلمان شده ی نیمه نگاهت هستم

لحظه ی مرگ بیا دیده به راهت هستم

 

دل بیمار مرا فرصت درمانی ده

با دم قدسی ات ای دوست مرا جانی ده

 

قبل از آنی که گناهم نفسم را گیرد

آمدم توبه کنم مهلت جبرانی ده

 

همچنان زلف پریشان تو آواره شدم

به دل خانه خرابم سر و سامانی ده

 

شوری اشک چشیدم که نمک گیر شدم

سر این سفره به من رزق فراوانی ده

 

حمدلله که سر کوی تو زنجیر شدم

استخوانی به سگ خانه ات ارزانی ده

 

لحظه ی مرگ قدم رنجه کن و بر ما هم

فیض دیدار چون آن عاشق سلمانی ده

 

از تو من روزی شبهای محرم خواهم

چشم پر گریه ای و سینه ی سوزانی ده

 

سفره ی عاشقی ام را تو بیا کامل کن

عصر روز عرفه فرصت قربانی ده

 

در حریمت خبر از عرش خدا می آید

بوی سیب حرم کرببلا می آید

 

آمدی تا که به نامت دل ما زنده شود

یادی از فاطمه و شیر خدا زنده شود

 

آمدی تا  سند شیعگی ما باشی

با نفس های تو تسبیح و دعا زنده شود

 

آمدی تا ز پی ات خواهرت آواره شود

یاد آوارگی شام بلا زنده شود

 

پلک زخمی تو از خاطره ی گودال است

آمدی روضه ی آن رأس جدا زنده شود

 

امر کردی به همه گریه کنند بهر حسین

تا غم بی کفن کرببلا زنده شود

 

جد مظلوم تو را با لب عطشان کشتند

خواهرش دید و به گیسوی پریشان کشتند

 

قاسم نعمتی

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

زمانش رسیده بیا و دعا کن

بیا درد را با دعایت دوا کن

 

زمانش رسیده سبک بال باشی

دلت را ز بند تعلّق رها کن

 

اگر خواستی پاک گردی؛خودت را

مقیم حرم خانه ی إنّما کن

 

اگر خواستی محرم راز گردی

بیا و مِس قلب تیره طلا کن

 

اگر کارت از هر لحاظی گِره خورد

علی ابن موسی الرّضا را صدا کن

 

امامی که در مهربانی به نام است

بیا در حریم رضا بار عام است

 

توئی هشتمین گل ز باغ ولایت

خدا و تو دارید از هم رضایت

 

شنیدم که پا بر زمین می گذاری

چراغان نمودم دلم را برایت

 

به لبها (نعم) داری و (لا) نداری

نرفته کسی از درت بی عنایت

 

هر آنچه که خواهد عطا می نمائی

ندارد کرم در نگاهت نهایت

 

هر آنکس که خواهد سه جا پیشش آئی...

...کند یک زیارت برایش کفایت

 

زیارت در این بارگاه مطهّر

بود با هزار عمره و حج برابر

 

به غیر از پناهت؛ پناهی نداریم

به جز روی تو قبله گاهی نداریم

 

برای رسیدن به راه سعادت

به غیر از مسیر تو راهی نداریم

 

همیشه هر آنچه که خواهیم داری

ولی آنچه را تو بخواهی نداریم

 

مگر غیر از این است که تو ثوابی

و ما پیش تو جز گناهی نداریم

 

قبول است؛ اما ولایت که داریم

نگو عزّت و شأن و جاهی نداریم

 

توئی عزّت و شأن و جاهم رضاجان

منم یک رعیّت،تو شاهم رضاجان

 

ألا ای مرادم،به عشقت مریدم

تو هستی امید دل نا امیدم

 

بلای محبّت بلا نیست هرگز

بلای تو را من به جانم خریدم

 

کمک کرد جبریل تا عرش رفتم

رسیدم به جائی که جز تو ندیدم

 

ندا آمد از غیب روی خدا چیست؟

منم روی ماهت به صفحه کشیدم

 

بهشت خدا را تصوّر نمودم

همین که به باب الجوادت رسیدم

 

تو رضوان...تو جنّت...تو خُلد برینی

تو مهمان نه، آقای ایران زمینی

 

برای خزانیِ قلبم بهاری

تو زیباترین جلوه ی روزگاری

 

برای تو کاری ندارد که من هم

برایت شوم خادم افتخاری

 

اگر خادم افتخاری نشد پس...

...بده لاأقل منصب کفشداری

 

سه جا وعده کردی بیائی سراغم

مبادا که من را تو تنها گذاری

 

شنیدم که پلک دو چشمت شده زخم

چقدر اشک ریز شهِ نی سواری

 

به هر بزم و هر انجمن گریه کردی

تو بر غارت پیرهن گریه کردی

 

علی اصغر انصاریان

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 5 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 49 50 51 52 53 ... 62 صفحه بعد