سرود ولادت حضرت علی علیه السلام بهمراه سبک اجرا

سرود

 

دل شیعه غرق شعف شد ، به تیر نگاهش هدف شد

آرزوی هر قلب خسته ، زیارت شهر نجف شد

گشته ورد لبم ذکرمولا علی

عاقبت جان دهم پای تو یاعلی

دل من اسیره اسیر عشق ولیه

میخونه دمادم امیر دو عالم علیه

مولا علی حیدر مدد

******

یه عمره مست نگاشم ، دیوونه ی ایوون طلاشم

خاک پای حیدر که سهله ، خاک قدم نوکراشم

حضرت شاه دین بهترین رهبره

پادشاه دلم مرتضی حیدره

صدایی تو گوشم میخونه چرا غصه داری

علیه امامت تو دیگه چیزی کم نداری

مولا علی حیدر مدد

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 1 / 2 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

سرود ولادت حضرت علی علیه السلام بهمراه سبک اجرا

سرود

 

قلب شیعه ها دوباره ، غرق شادی و شعف شد

مرغ دل دوباره راهی ، سمت ایوون نجف شد

پیرو خط رهبریم

تا نفس دارم حیدریم

حیدر ، دلا رو کرده شیدا

حیدر ، امیر ملک اعلا

حیدر ، غلامتم به مولا

علی علی مولا

******

کاشکی تقدیرم رو آقا از حسین تو بگیرم

آخرش بیام و پای ایوون نجف بمیرم

اهل مذهب جعفریم

تا نفس دارم حیدریم

حیدر، بی کس و بی پناهم

آخر،تومیکنی نگاهم

حیدر ،تویی تو پادشاهم

علی علی مولا

******

ذکر یا علی یا حیدر ، شور و حال زندگیمه

از همون روزای اول ، آب بابای بچگیمه

از غمای عالم بری ام

تا نفس دارم حیدریم

حیدر تو شاهی من فقیرم

حیدر پیش تو سر بزیرم

آخر حاجتم و میگیرم

علی علی مولا

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 1 / 2 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

سرود ولادت حضرت علی علیه السلام بهمراه سبک اجرا

ولادت امیرالمومنین علی (ع(

سرود

 

گل میریزن ملائکه از آسمونا

دم بگیرید امشب مولا علی مولا

خورده ترک دیوار خونه الله

ذکر لب زهرا مولا علی مولا

شکر حق که شامل مرحمت مادریم

شیعه ای از شیعه های مکتب جعفریم

تا نفس تو سینه دارم بخدا حیدریم

شکر حق ، که شامل مرحمت مادریم

شده ذکرم به عدد ، تازیر سنگ لحد

روز محشر بخدا ، میخونم علی مدد

از همه عالم  ، بهتره حالم

میخونم امشب ، که دوست دارم

******

ولوله بر پاشده تو عالم بالا

ذکر ملائک شده یاعلی مولا

دلم به عشق اربابم شده شیدا

دارو ندارمنی یا علی مولا

کوری چشم همه وهابیای بی شرف

ذکر حیدر یه طرف ارتش دنیا یه طرف

آخرش سینه دشمناشو میگیرم هدف

کوری، چشم همه، وهابیای بی شرف

بخدا عشق منی ، برا من جون و تنی

الهی پیروز بشن ، شیعه های یمنی

از همه عالم ، بهتره حالم

میخونم امشب ، که دوست دارم

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 1 / 2 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

سرود ولادت حضرت علی علیه السلام بهمراه سبک اجرا


زمزمه

(به سبك السلام ای خاتم)


السلام ای شمس تابان ، یا علی جانم فدایت

در شب میلادت آقا ، کن نظر بر این گدایت

منم خاک درت ، غلام و نوکرت

به قربان تو و ، نبی و همسرت

علی مولا علی ، علی مولا علی

******

شهر مکه از قدومت ، غرق شادی و شعف شد

مرغ جانم زائر صحن و سرایت در نجف شد

دلم شد منجلی ، ز نور تو جلی

شده ذکر لبم ، علی جانم علی

علی مولا علی ، علی مولا علی

******

در شب میلادت ای گل ، از کرم بر ما دعا کن

یا علی جانم تو امشب ، قسمت ما کربلا کن

به لبها زمزمه ، شده ذکر همه

بگیر دست مرا ، به جان فاطمه

علی مولا علی ، علی مولا علی

******

آرزومونه تو نجف ، ذکر یا حیدر بگیریم

آرزوی دیگمونه ، با حب حیدر بمیریم

تو دادی عزتم ، روا کن حاجتم

دعا کن حرمت ، بشه باز قسمتم

علی مولا علی ، علی مولا علی

 



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 1 / 2 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ولادت ومدح حضرت علی صلوات الله وسلامه علیه


مهدی نظری

هرکه از قافلۀ یار جدا می گردد
عاقبت اهل دو رنگی و ریا می گردد
گره اهل ولا کور اگر باشد هم
با نگاه علی و فاطمه وا می گردد
عبد آلوده نفس هم بکشد پیش علی
پاک تر از همۀ آینه ها می گردد
هرکسی روبروی نام علی سر خم کرد
در قنوت سحر فاطمه جا می گردد
هرکسی مست علی نیست بداند این را
تاخود حشر گرفتار بلا می گردد
هرکسی قطره ای از جام ولایت بچشد
علوی می شود و از عرفا می گردد
تَرَک خانۀ کعبه به دوعالم فهماند
دل که بشکست فقط جای خدا می گردد

عشق مولا گهر و سینه من من هم صدف است
دل من قبله نماییست که سمت نجف است

نام مولاست که هر لحظه گره باز کند
در دل حیدریون شور جنون ساز کند
جای دارد دل هر کس که در آن مهر علیست
روز محشر به بهشت ازلی ناز کند
شب معراج هم انگار نبی گفت علی
تاکه از خاک شود کنده و پرواز کند
شیعه با نام علی رقص جنون می گیرد
این فقط نام علی هست که اعجاز کند
سالی یک مرتبه آنهم شب میلاد علی
نذرکرده ست خود کعبه دهن باز کند
یاعلی عرش نشسته ست به امیدی که
قد و بالای تو را باز برانداز کند

مصطفی شمس بهشت است اگر ماه تویی
او رسول است اگر پس ولی الله تویی

غیرت حیدری تو دل کوثر را برد
مصطفی با تو فقط نام برادر را برد
شب معراج به سوی حرم قرب خدا
با پر نام تو جبریل پیمبر را برد
آمدی دردل میدان و همه ترسیدند
نعرۀ حیدری ات زَهرۀ لشکر را برد
ذوالفقار تو خودش کار خودش را بلد است
با مدد از نفست باد شد و سر را برد
لشگری از غضب مالک اشتر ترسید
چونکه نام اسداللهی حیدر را برد

موقع چرخش تیغ تو زمان می لرزد
پلک برهم بزنی قلب جهان می لرزد

گِل ما روز ازل تشنۀ باران تو شد
خود حق شیفتۀ اینهمه ایمان تو شد
تو اگر شکل خدایی خود او خواسته است
به کسی چه که اگر قبله مسلمان تو شد
تو علی هستی و عالم همگی حیرانند
که چگونه خود معبود تو حیران تو شد
نمک سفرۀ تو روزی عالم را داد
آدم این شد که نمک گیر تو و نان تو شد
دست تو دست خدائیست یدالله، علی
هرکه از علم غنی شد ز گدایان تو شد
همه گفته تو مهمان دل کعبه شدی
کس نفهمید که کعبه ست که مهمان تو شد

تو خودت کعبه ای و کعبه فقط از سنگ است
گشتن دور حرم بی تو علی جان ننگ است

عارفان باده میارند ز دریای نجف
بسکه ذکرت برکت داده به شبهای نجف
از همان روز که پا بر سر این خاک زدی
معدن دُر نجف گشته همه جای نجف
آرزوی دلم این است که روی قبرم
بنویسند مرا هم عبد مولای نجف
چقدر گوشۀ ایوان طلا می چسبد
بنشینی سحری و بخوری چای نجف
کاش میشد بنویسند در این ماه رجب
یک سفر کرببلا البته فردای نجف
کاش می شد بشود قبر من سوخته دل
در میان حرم حیدر و بابای نجف

من نجف باشم اگر تا به سحر میخوانم
ها علی بشر کیف بشر میخوانم


****************************


حامد تجری

ساقی شبیه ساقی کوثر نیامده
جز او کسی به جای پیمبر نیامده
جز او برای فاطمه همسر نیامده
از کعبه جز علی احدی در نیامده

یعنی کسی به پاکی حیدر نیامده

هر کس غلام فاطمه شد در پناه اوست
شاهی که عرش دوش نبی جایگاه اوست
در معرکه سلاح نبردش نگاه اوست
این گیسوی سیاه که تنها سپاه اوست

بر شانه اش سیاهی لشکر نیامده

اولاد مرتضی همه ذاتاً  مطهرند
قرآن ناطقند، شفیعان محشرند
شاهان روزگار غلامان قنبرند
خدّام عرش گوش به فرمان حیدرند

دور و برش که قحطی نوکر نیامده

ابروش وقت جنگ کم از ذوالفقار نیست
دنیا به جنگش آمده و بی‌قرار نیست
در مکتبش ضعیف‌کشی افتخــار نیست
کرار که در مبارزه اهل فرار نیست

این کارها به فاتح خیبر نیامده

هرگز نمی‌شود علم عشق سرنگون
عشقش کشیده‌است دلم را به خاک ‌و خون
پایان کار عاشق او چیست جز جنون؟
او گرد خاک پای علی شد که تا کنون

سردار مثل مالک اشتر نیامده

گرچه نبی نبود، وصی نبی که بود
مسند نشین بی‌بدل این اریکه بود
مردی که همسرش به ملائک ملیکه بود
باید خدا شوی که بفهمی علی که بود

کاری که از بنی‌بشری بر نیامده

در حال احتضار ولی فکر قاتل است
مولای ما نمونه انسان کامل است
بی مهر او تمام عبادات باطل است
آدم بدون عشق علی مشتی از گل است

حیف از دلی که در بر دلبر نیامده

دشمن هم از عنایت تو بی‌نصیب نیست
در کشور تو هیچ غریبی غریب نیست
بیچاره‌ای که در دل زارش شکیب نیست
با اینکه فکر آیه «أمّن یجیب» نیست

از بارگاه لطف تو مضطر نیامده
بر راه کفر سد زده دیوار تیغ تو
اصلاً هدایت است فقط کار تیغ تو
هو، حق، علی مدد، همه اذکار تیغ تو
دیدیم هر که رفت به دیدار تیغ تو

با سر فرار کرده... ولی سر نیامده

استاد در فنون نبردی ابوتراب
فــــرمانروای کشور دردی ابوتراب
حتی به مور ظـلم نکردی ابوتراب
گفتم هزار مرتبه مردی ابوتراب

با تو هزار مرد برابر نیامده

شد در غم تو چشم هزاران یتیم تر
بعد از تو می‌شوند یتــــیمان یتیم تر
من از ازل اسیر تو ام یا قدیم تر
ای خانواده‌ات همه از هم کریم تر

از سفره‌ی تو پر برکت تر نیامده

****************************

قاسم صرافان

شانه می‌زد تا به گیسوی علی، بنت اسد
می‌شنید از هر سرِ مو: قل هو الله احد

شانه می‌زد حلقه حلقه، شانه می‌زد مو به مو
مو به مو، توحید حق و حلقه حلقه، سِرّ هو

مست شد از عطر جاری در هوای خانه‌اش
به چه عطری! خوش به حال شانه و دندانه‌اش

شانه بر زلفش بزن بنت اسد! اما ببین
بین گیسویش، هزاران دل نریزد بر زمین

مانده سر در آوریم از کار این گیسو، هنوز
از هزاران نکته‌ی باریک تر از مو، هنوز

یا علی! دستان تو، کاری خدایی کرده است
عالمی را ﻟﻴﻠﺔ الزلفت، هوایی کرده است

پیچ و تاب راه عشق، از پیچ و تاب زلف توست
ﻟﻴﻠﺔ القدر، آن هزارش، با حسابِ زلف توست

آن صراطی را که گفت احمد، زِ مو نازک تر است
در معاد عاشقان، یک تار موی قنبر است

تیغِ کج، شد عاشقانت را صراطَ المستقیم
یک دعا داریم، آن هم: «یا علی و یا عظیم»

ساقیِ بزمِ «سَقاهُم رَبُّهُم» هستی، علی‌
از همان روزی که پیمان، پایِ خُم بستی، علی

من نه آن اللهی‌ام، مولا ! نه این اللهی‌ام
جای من، امن است در ایمان، امین اللهی‌ام

عاقلان در مکه گرمِ علم و آگاهی شدند
عاشقان وجه رب، سوی نجف راهی شدند

می‌کشاند باز ما را عاشقی، سوی جنون
در هوایت، می‌شویم «السّابقونَ السّابقون»

می‌شویم السابقون، در عشقِ تو مولا ! به صف
می‌شویم السابقون، از شوقِ ایوان نجف

****************************

محمد جواد شیرازی

شده وقت علی گفتن، سرِ دیوانه آوردم
لبم را سوی این باده چه بی صبرانه آوردم

اگر میزان علی باشد، عمل هرگز ندارم من
فقط بارِ محبت را به روی شانه آوردم

دمی که معصیت کردم ز مستیِ محبت بود
شبیه آن بلایی که سرِ پیمانه آوردم

خراب آبادِ این سینه مبدَّل بر گلستان شد
ازل که حب حیدر را در این ویرانه آوردم

همین که صاحب دل شد، همین که شمع محفل شد
برای بیعت با او پرِ پروانه آوردم

گدا هر قدر هم آمد، غضنفر شهریارش کرد
فقیرم.‌.. ظرفِ خالی را ولی شاهانه آوردم

به هر کس می رسم می گویم از اعجاز چشمانش
تمام اهل بیتم را درِ این خانه آوردم

برای بردن نامش لبم برّان تر از تیغ است
همیشه نامِ مولا را فقط مردانه آوردم

علی اول، علی آخر، علی حق است و حق حیدر
بنوش از باده ی کوثر، دمِ رندانه آوردم

سرم بر روی زانو و دلم تنگ نجف گشته
به یاد عشقِ سوغاتی که از میخانه آوردم

نجف رفتم دلم را زیر ایوان دست او دادم
دلِ سالم به او دادم، دل دیوانه آوردم‌

"علی گفتن" خودش شیرین تر از شعر و غزل باشد
چنان مستم که نامش را هنرمندانه آوردم


****************************

حمید رضا برقعی

صدا آری صدا جان جهان را زیرورو می کرد
پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می کرد

نفس های خودش بود آن صدای با طمأنینه
صدایی که شب معراج با او گفتگو می کرد

نمی دانم چرا اما پیمبر بعد معراجش
عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می کرد

خدا آن شب سخن می گفت با صوت یداللهی
خدا پیش محمد دست خود را داشت رو می کرد

خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع
علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد

نفهمیدیم مولا را نفهمیدیم بعد از جنگ
علی شمشیر را با اشک هایش شست و شو می کرد

اگر او یازده تن را به جای خود نمی آورد
چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می کرد


****************************

مهدی مقیمی


علیست با خداست یا خداست با حیدر
خدا نبود و نبود از خدا جدا حیدر
گره گشای تمام پیمبران خدا
به زیر تیغ بلا بود ذکر یا حیدر
رسوخ کرده به دلهای مومنین زهرا
نفوذ کرده به اعماق سینه ها حیدر
به نام نوح ، اگر چه تمام شد تو بدان
که نوح مجری طرح است و ناخدا حیدر
نبی به غیر علی جلوه ای ندید آن شب
بگو چکیدهء معراج مصطفی حیدر
ضحی و فجر و بلد، نور و مومنون و نباء
بروج و فتح و قلم، قدر و هل اتی حیدر
یگانه احد و بدر و خیبر و صفین
به کارزار ، اسدالله انما حیدر

به روی دوش نبی بت شکن علیست علیست
به حق قسم یل مرحب فکن علیست علیست

صفای کعبه فزون با قدوم مهمان شد
کم است گرچه که صحبت ز تو فراوان شد
چنان ز بام خدا مهر روی تو سر زد
که خواب ناز ابوجهل ها پریشان شد
کجاست چشم بصیرت که بنگرد آنروز
به احترام تو لات و هبل مسلمان شد
عجب نبود که تورات را زِ بر خواندی
و یا که بر لبت انجیل هم نمایان شد
عجب که قبل تر از آنکه بعثتی باشد
ترانه های لبت آیه های قرآن شد
چه افتخار بزرگی نصیب ما شده است
که پایگاه تشبع زمین ایران شد
قرار و وعدۀ ما سال بعد این موقع
نجف میان حرم روبروی ایوان شد
ز راه دور دلم روزیش مضاعف شد
به صحن حضرت زهرای تو مشرف شد

ز روی توست اگر روشن است این آفاق
ز عشق توست که دیوانه اند این عشاق

پدر بزرگ ، اذان گفت تا که در گوشم
همان نخست علی جان خوش آمدی به مذاق
چو گفت اشهد ان علی ولی الله
به حُرمت نفس او به تو شدم مشتاق
اگر که حال و هوای حرم گرفته دلم
هوای هی‍أتتان را نمودم استنشاق
به دستِ خالی دلها تصدقی فرما
زیارت حرمت کن به عاشقان انفاق
به نوکری بپذیرم به آستان نجف
به نوکری ات اگرچه ندارم استحقاق
به شوکت و عظمت هر چه را دهم نسبت
به تو به غیر خدایی نکرده ام اغراق

حدید و فاطر و فرقان و سجده و شعراء
علی ولی خدا غالبٌ علی الاعداء

ابوتراب شد آقای خانه کعبه
خداست محو تماشای خانه کعبه
به شوق بنت اسد کعبه آمد استقبال
بریز گل به قدمهای خانه کعبه
به گوش دل بشنو ذکر یاعلی گل کرد
بلند بر لب بتهای خانه کعبه
به کعبه آمدنش روح تازه ای بخشید
علی شده است مسیحای خانه کعبه
به عشق حیدر کرار بوده کز اول
نوشته اند الفبای خانه کعبه
دمی که حضرت قا‍‍‍ئم به انتقام آید
بایستد چو نبی پای خانه کعبه
اذان به اشهد ان علی ولی الله
شنیدنیست ز بالای خانه کعبه

کنار کعبه چو با ذوالفقار برخیزد
اساس داعش و وهابیت فرو ریزد

علیست عالی و اعلاء و حُبُّهُ میزان
علیست والی و والا و بغضهُ نیران
کلام حق همه تفسیر خانوادهء اوست
علی یم و حسنینند لؤلؤ و مرجان
الا محب امیر نجف حَنئَ لَک
نسیم دلکش و انهار روضت الرضوان
شنیده اید یدالله فوق ایدیهم
علی ید و اسد و وجه خالق سبحان
یکی ز دست ،پرورده های او بوذر
یکی ز ماحصل مکتب علی سلمان
قسیم جنت و نار است روز رستاخیز
علی بود که به یوم الجزا دهد فرمان

بدا به حال شمایی که از علی دورید
سَنَفرُغُ لَکُم آنروز أَیُّهَ الثَقَلان  *

علی امیر خلایق علی سفیر خداست
علی حقیقت انکار ناپذیر خداست
به استنادِ چنین آفریدن حیدر
خدای ماست خدایی خدای ذوق و هنر
لسان اهل سخن در ثنای او الکن
که ماورای زبانهاست ساقی کوثر
ز روی خطبهء بی نقطه و الف پیداست
یگانه است علی در خطابه و منبر
حقیقت اسدالله را کسی نشناخت
به غیر فاطمه و جز خدا و پیغمبر
علیست که زرهش نیمه بود و پشت نداشت
علی برای نبی داشت حکم یک لشگر
به هر کجا شب معراج پا نهاد نبی
به چشم دید عیان رد پایی از حیدر
علیست مرد دو عالم پدر برای همه
مبارک همگان روز مرد و روز پدر

امیر بود و غذا و لباس او ساده
زبان به مدح و ثنایش به لکنت افتاده

علی یکی بُوَد و بی نظیر می ماند
همیشه دشمن حیدر حقیر می ماند
هزار مرتبه با عشق یا علی گفتن
به ختمِ کامل جوشن کبیر می ماند
به حق که عاد من عاداه و وال من والاه
سپر بُود به دعای مجیر می ماند
علی بشیر و نذیر و بصیر بوده و هست
علی بشیر و نذیر و بصیر می ماند
چه کس چو روبهی از کارزار کرده فرار
علی درون احد مثل شیر می ماند
علی به لطف خدایش امیر بوده و هست
و تا قیام قیامت امیر می ماند
مسیر سمت خدا خطِّ رد پای علیست
برنده آنکه درون مسیر می ماند

قسم به حق که فراتر ز فهم ماست علی
هزار مرتبه شکرش که سهم ماست علی


*آیهء شریفه 31  سوره الرحمن(ای جن و انس به زودی به حساب کار شما هم رسیدگی خواهیم کرد)

****************************
 
محمد حسین ملکیان

کسی دکان نگشوده ست بی جواز علی
که رزق هیچ کسی نیست بی نیاز علی

خدا به داد ترازوی عادلان برسد
اگر حساب بسنجند با تراز علی

جهان سوال بزرگی ست، کشف خواهد شد
اگر که چاه بگوید چه بود راز علی

گره به کار خود انداختی طناب! چرا؟
چه خواستی که نداده ست دست باز علی

بپرس از آنکه دو دستی غلاف را چسبید
چه دیده از دو دم تیغ یکه تاز علی

به کوفه نیست امیدی که مسجدش نشکست
نماز هیچ کسی را به جز نماز علی

****************************

میرزا حبیب خراسانی

مرا پیر طریقت جز علی نیست
که هستی را حقیقت جز علی نیست

مبین غیر از علی پیدا و پنهان
که در غیب و شهادت جز علی نیست

مجو غیر از علی در کعبه و دیر
که هفتاد و دو ملت جز علی نیست

چه باک از آتش دوزخ که در حشر
قسیم نار و جنت جز علی نیست

اگر کفر است اگر ایمان بگو فاش
که در روز قیامت جز علی نیست

اساس هر دو عالم بر محبت
بود قائم محبت جز علی نیست

در آن حضرت که دم از «لی مع الله »
زند أحمد معیت جز علی نیست

شنیدم عاشقی مستانه میگفت
خدا را حول و قوت جز علی نیست

وجود جمله أشیاء از مشیت
پدید آمد مشیت جز علی نیست

شهنشاهی که بر درگه ملائک
زنندش پنج نوبت جز علی نیست

علی آدم، علی شیث و علی نوح
که در دور نبوت جز علی نیست

علی احمد، علی موسی و عیسی
که در اطوار خلقت جز علی نیست

ترا پیر طریقت گو عمر باش
مرا پیر طریقت جز علی نیست

اگر گوئی علی عین خدا نیست
بگو نیز از خدا هرگز جدا نیست

****************************


محمد جواد شیرازی

مستجیرٌ بکم... سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم
مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم

مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم
لائذٌ عائذٌ... به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم

با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام
به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم

عصمة المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله
آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم

مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است
بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم

گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم
صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم

جلوه ی پنج تن شما هستی، قل هو الله من شما هستی
اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم

ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه
نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم

شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم
گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم

لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما
هر چه دارم همه برای شما، لَكَ روحی فِدا علی جانم

هادیِ راه، سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن
برده ات می شوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم

به قلم میخورم قسم، به کتاب... سائلت را نمی کنی تو جواب
تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم


****************************

امیر عظیمی

می نویسم سر خط، مرد خطر یعنی تو
تیغ بالای سر فتنه و شر یعنی تو
سوره ی فتح و سلیمانِ ظفر یعنی تو
ها علیٌ بشرٌ کیف بشر یعنی تو

دوستداران تو با عرش برابر هستند
سینه چاکان تو با کعبه برادر هستند

شعر در وصف تو ای شاه سرودم، امروز
واژه در مدح تو از عرش ربودم امروز
می شوی ذکر مناجات و درودم امروز
من به کعبه به خدا سجده نمودم امروز

قبله در ماه رجب سمت تو آقا آمد
کعبه ای بود در این کعبه به دنیا آمد

صدف کعبه در این لحظه پر از دُر شده بود
خانه از عرش نشینان خدا پر شده بود
فاطمه بنت اسد غرق تحیر شده بود
درک میلاد تو بیرون ز تصور شده بود

دو سه روزی که شده کعبه ز عطرت لبریز
معتکف بود حرم با تو شد ایام البیض

برکت رفته از آن خوان که در آن نیست نمک
فکر کردم که در این واژه چه چیزیست "نمک"
صد و ده بار علی و صدو ده چیست، نمک
نان این سفره حسینش شده، کافیست نمک

نمکین عشق علی شد ابدی و ازلی
برکت سفره ی شیعه است حسین بن علی

کیست این، معرکه دار همه ی جولان ها؟
کیست این، پیر و امیر همه ی ایمان ها؟
کیست این، خطبه ی کولاک همه توفان ها؟
کیست این اُسّ و اساس همه ی بنیان ها؟

مست شو با لب خورشید، لب ماه بگو
أشهد انّ علیّاً ولی الله بگو

ناگهان پرده برانداخته حق می بینی
مست از خانه برون تاخته حق، می بینی
نرد عشقی به خودش باخته حق، می بینی
چهره را مثل علی ساخته حق، می بینی

چه شرابی است که کعبه شده میخانه ی او
این علی کیست که زهرا شده پروانه ی او

ساقیا، ای که شراب تو چشیدن دارد
ناز از نرگس مست تو کشیدن دارد
پابرهنه به طواف تو دویدن دارد
وقت جان کندن مان روی تو دیدن دارد

جان ناقابل من پیش تو مثل برگ است
مستی دیدنت آقا سکرات مرگ است

یا علی ای که خودت هم هدفی، هم راهی
بنده ی حقی و در بندگی خود شاهی
کهکشان هستی و خورشید ترینی، ماهی
آیه ی «أنفسنا»، نفس رسول اللهی

این تو بودی که به بت های تهی «لا» گفتی
نیمه شب، وقت خطر، جای پیمبر خفتی

ای پیمبر تو بگو مرد خطر کیست، علی
وسط معرکه ها شیرجگر کیست، علی
قاتل عبدود و دافع شر کیست، علی
یار غارند همه، سینه سپر کیست، علی

باید ای شیعه به خصمش برسانی لعنت
بر فلانی و فلانی و فلانی لعنت

صاحب تیغ دو لب، لب به سخن باز کن و
خطبه بی نقطه بخوان، با سخن اعجاز کن و
زمزم کعبه، شبی زمزمه ای ساز کن و
تا ثریای خودت فاطمه پرواز کن و

بگو ای شعر تو یک مصرع دیگر داری
آینه دار تو زهراست، برابر داری

کعبه معنا شده ای تو، لک لبیک علی
قبله ی ما شده ای تو، لک لبیک علی
شاه و مولا شده ای تو لک لبیک علی
ذکر زهرا شده ای تو لک لبیک علی

می نویسم سر خط، مرد خطر یعنی تو
ها علیٌ بشرٌ کیف بشر یعنی تو

****************************


قاسم نعمتی

میان بزم خراباتیان قراری نیست
به باده نوش كه برهان عقل كاری نیست

تمام دلخوشی ما محبت علی است
ز هیچكس بجز آقا امید یاری نیست

كلیمِ طور نشین شاهد كلام من است
به پیشگاه علی سجده اختیاری نیست

قبولی همه اعمال با ولای علیست
به هر چه طاعت بی حـُبش اعتباری نیست

حرام باشد اگر رو به غیر او بزنیم
كریمتر ز علی هیچ سفره داری نیست

تمام نسل علی یذهبٌ مِن الـرِّجسند
به شأن و عزت این خاندان تباری نیست

مقابل حرمش آسمان كند تعظیم
به جز مقابل او جای خاكساری نیست

علی تجلی سبحان ربی الاعلاست
ثواب بردن نامش تبسم زهراست



موضوعات مرتبط: امام علی(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت ومدح حضرت علی صلوات الله وسلامه علیه
[ 1 / 2 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه

محمد فردوسی

امسال هم نوکر حسابم کردی آقا
بد بودم امّا انتخابم کردی آقا

در مجلس روضه مرا هم راه دادی
یک بار دیگر مستجابم کردی آقا

اصلاً نگفتی که برو ، برگرد ، جا نیست
آه از خجالت خیسِ آبم کردی آقا

کوهِ گناهم را تو نادیده گرفتی
با لطف خود غرق ثوابم کردی آقا

مثل همیشه آبرویم را خریدی
پیش همه عالی جنابم کردی آقا

از اولش کارِ تو ذرّه پروری بود
در آخرش هم آفتابم کردی آقا

بالِ فرشته فرشِ راهِ عرشی ام شد
تا «خادم الزّهرا» خطابم کردی آقا

زهرا نوشت و پای آن را مُهر کردی
با این قباله کامیابم کردی آقا

یک «آه مادر» گفتی و آتش گرفتم
از میخ در گفتی کبابم کردی آقا

******************************

مجتبی قاسمی

فتنه ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه
مادرت تنهاست برگرد ای عزیز فاطمه

پشت در جمعند اصحاب سقیفه وای من
شعله ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه

یک لگد بر در گرفته ثلثی از سادات را
پشت در غوغاست برگرد ای عزیز فاطمه

ناله ی حیدر بیا شد ناله ی فضه بیا
اوج غم اینجاست برگرد ای عزیز فاطمه

پشت در زهرا صدایت کرد مهدی جان بیا
منتظر زهراست برگرد ای عزیز فاطمه

مرتضی آمد عبا را روی بانویش کشید
شرمسار آقاست برگرد ای عزیز فاطمه

روی دیوار و در و مسمارِ بیت مرتضی
رد خون پیداست برگرد ای عزیز فاطمه


******************************
محمود ژولیده
امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه
بیدار نشد این دل غفلت زده تا چند
هشدار بر این دیدۀ حسرت زده تا چند

از نفسِ خطاکار و ز ابلیسِ جفاکار
تبریک بر این قلب مصیبت زده تا چند

من غایبم از محضر نورانی اَت ای یار
غایب ز تو این حاضرِ غیبت زده تا چند

گاهی تو کنار من و من در پی دیدار
گم گشته در این وادیِ غربت زده تا چند

ای وای از این چشم و از این قلب گرفتار
گمراهیِ این دیدۀ صورت زده تا چند

ایکاش که من هیئتیِ فاطمه باشم
هم صحبتیِ مَردمِ هیئت زده تا چند

ما را تو مگر کرب و بلایی بنمایی
ای منتقم کوچه و گودال کجایی

*******************************

قاسم نعمتی

با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی
شد گریه ام باب فیوضات الهی

هر روز و شب کارم سلامِ برحسین است
با این امیدی که کنی سویم نگاهی

من بار ها دیدم که با یک قطره ی اشک
با آبرو گردید ، عبدِ رو سیاهی

شرمنده ام یک عمر قلبت را شکستم
در زندگی ام نیست روزِ بی گناهی

اصلاً محبت های تو بد عادتم کرد
تنبیه کن این بی ادب را گاه گاهی

دردِ دلم را جز شما با که بگویم
تنها تو هستی که برایم تکیه گاهی

پایانِ کارم گشته و رویت ندیدم
واکن ز قلبم رو به سوی خویش راهی

آقا قسم بر صورت نیلیِ مادر
آن چهره ای که دارد از سیلی گواهی

آقا قسم بر خانه ای آتش گرفته
آنجا که پشت در به پا شد قتلگاهی

ای انتقامِ کشته ی مسمار بر گرد
جانِ گرفتارِ در و دیوار برگرد

*******************************

سید محمدحسین حسینی
مدح و بستر شهادت

یقینا در محبت هیچ کس مادر نخواهد شد
و بی شک مادری صدیقه ی اطهر نخواهد شد

کسی را با تو یارای تقابل نیست مادر جان
تمام سوره ها یک آیه از کوثر نخواهد شد

غبار چادرت پیغمبری از جنس آیینه است
هرآنکس با تو ایمان آورد کافر نخواهد شد

قیامت چیست غیر جلوه ی زهرایی زهرا
بدون مادر ما تا ابد محشر نخواهد شد

دعا کن مادرم گاهی برای خود پس از مردم
مگو با من که احوالت از این بهتر نخواهد شد

هم از مسمار معلوم است هم از دوده ی دیوار
یقین دارم در این خانه دیگر در نخواهد شد

هزاران بیت شعر فاطمی گفتیم باور کن
یکیشان هم (مدینه شهر پیغمبر) نخواهد شد


**************************
سید مجتبی شجاع

روزیکه رسد امید دلها از راه
در سینه ی کس نیست دگر ناله و آه
یا فاطمه آن روز همه می آیم
با مهدی تو مدینه إن شاالله



موضوعات مرتبط: امام زمان (عج)امام زمان (عج) وفاطمیه
[ 1 / 12 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت حضرت زهرا (س) و فاطمیه

مهدی علی قاسمی
مدح و شهادت


شامل الطاف بی حدّ علی گردیده است
هر که را در این عزا با دیده ی تر دیده است

نوکر زهرا مقامش از مَلَک هم برتر است
خاک پاهایش مقدس ، جای آن بر دیده است

هر گنهکاری که آمد عبد این دربار شد...
...رحمت حق را به خود چندین برابر دیده است

لحظه ی جان دادنش هرکس که نوکر بوده است
صاحب این خانه را ساعات آخر دیده است

چندسالی می شود در فاطمیه چشم من
در میان روضه ها تا دیده نوکر دیده است

هرکه شد سینه زن او در قبالش خیر دید
منکر زهرا فقط در زندگی شر دیده است

با عنایات خود زهراست گر هر بنده ای
شیعه و دیوانه ی کوی علی گردیده است

همچو زهرا لعن کرده شیعه بعد از مصطفی
هرکسی را جای حیدر روی منبر دیده است

علت اسلام آن مرد یهودی روشن است:
دستهای بسته ی سردار خیبر دیده است

بعد از آن کوچه گرفته مجتبی لکنت زبان
پیر شد وقتی که خون سینه بر در دیده است

باید از فضه بپرسی که چه شد در پشت در
ماجرای پشت در را فضه بهتر دیده است

زخم پهلو ، خون سینه ، بازوی مجروح را
گر ندیده هیچ چشمی... چشم دختر دیده است

دخترش دق کرده از بس لاله های سرخ را...
...بر لباس مادر و بر روی بستر دیده است



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س) - شهادت
[ 1 / 12 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت حضرت زهرا (س) و فاطمیه



غلامرضا سازگار
شهادت

جگرم خون و دلم سر به گریبان علی است
صبـح هـم در نظرم شام غریبان علی است

گرچـه بــا چـاه کنـد درد دل خــود ابراز
چـاه هـم بی‌خبـر از غصۀ پنهان علی است

سنــد غربـت مــولاست رخ نیلــیِ مــن
سنـد غربـت من، سینۀ سوزان علی است

بارهـا دشمـن اگـر آیـد و دستـم شکنـد
دست بشکستۀ من باز به دامان علی است

کافـران در حــرم وحــی نیــارید هجوم
به خدا قصد شما حمله به قرآن علی است

اهل یثرب ز چه از گریۀ من خسته شدید؟
دو سه روز دگری فاطمه مهمان علی است

درِ آتــش زده و نالــۀ مظلومــی مــن
سنـد مستنـد سوختـن جان علی است

رفتــم امــا جگــرم بهر علی می‌سوزد
به خدا خانۀ بی‌فاطمه زندان علی است

دارم امیـد کـه در حشر پریشان نشـود
حال آن سوخته جانی که پریشان علی است

داده تـاریخ بـه هـر عصـر، گـواهی میثـم
کـز ازل صبـر و رضـا پایـۀ ایمان علی است

**************************

سید حسن رستگار
مدح

اکثر اوقات دختر مثل مادر می شود
ارث مادر عاقبت از آنِ دختر می شود

حضرت زهرا اگر انسیة الحورا بود
دختر از این حیث با مادر برابر می شود

عطر یاس و بوی سیب آمیخته با نام او
با حضورش خانه ی حیدر معطر می شود

از دو دریا لؤلؤ و مرجان فقط حاصل نشد
آبشار صبر را سرچشمه کوثر می شود

نام زینب تا گره خوردست با نام حسین
عشق تفسیری از این خواهر برادر می شود

 (شمه ای از داستان عشق شور انگیز)شان
از همه افسانه های عاشقی سر می شود

احسن الحال همه عشاق با امضای اوست
او بخواهد کربلای ما مقدر می شود

ذوالبیان ارثیه ی بابا برای دختر است
با همین ارثیه او در کوفه حیدر میشود

در دفاعِ از حرم عباس درسی داده است
نیزه میگوید فقط این کار با سر می شود

تار و پود چادر مادر اگر خاکی شده
سهم دختر نقش آتش روی معجر می شود

آخر هر روضه و مدحی که از دختر شده
یاد مادر میکنند و صحبت از در می شود



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س) - شهادت
[ 1 / 12 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت حضرت زهرا (س) و فاطمیه

محمّد على مردانى
شهادت

عاقبت از بند غم شد خسته جان فاطمه
پرگرفت از آشیان مرغ روان فاطمه

گر بسوزد عالمى از این مصیبت نى عجب
سوخته یكسر زآتش كین آشیان فاطمه

وامصیبت بعد مرگ احمد ختمى مآب
دادن جان بود هردم آرمان فاطمه

آسمان شد نیلگون چون دید نیلى روى او
خُرد شد از ضربت در استخوان فاطمه

محسن شش ماهه اش در راه داور شد شهید
ریخت خون در ماتمش از دیدگان فاطمه

نیمه ی شب بهر تدفینش مهیّا شد على
عاقبت شد در دل صحرا مكان فاطمه

منع كرد از ناله طفلان را ولى ناگه ز دل
ناله ها زد همسر والانشان فاطمه

اى فلك ترسم شوى وارون كه افكندى شرر
از غم مرگش به جان كودكان فاطمه

نیست «مردانى» نشان از تربت پاكش ولى
مهدى یى آید كند پیدا نشان فاطمه

************************

محمود ژولیده
بستر شهادت


یك نیم رخت عجیب ، برده به قمر
یك نیم رخت حجاب دارد چقدر

یك دست به دیوار گرفتی ، باشد
یك دست چرا مدام داری به كمر

چندین ثمر از تو باغبان دید ولی
یك شاخه چرا به پشت در داد ثمر

بازو و غلاف كی تفاهم دارند
مسمار كجا و سینۀ مرغ سحر

امروز به من عیان شده قول رسول
فرمود نیازی تو نداری به سپر

با دست شكسته اشك من پاك مكن
ای گوشۀ چشم زخمی ات پر ز گُهر

انگار خدا قنوت یك دستی را
مقرونِ اجابت تو كرده بهتر

این خانه كه قتلگاه كوثر شده است
بهتر كه شود خراب بر سر ، حیدر!

************************

حامد اهور
هجوم به بیت ولایت


چشمه در چشمه آتش آمده بود ، تا بجوشد به هرم  كوثر تو
چه غم از تازیانه های كبود ، آب و آتش گذشته از سر تو

مشت كردی صدای حیدر را، گریه ی بی صدای حیدر را
روی دیوار سینه می كوبید ، ذوالفقارش به جای حیدر تو

می كشیدی و می كشید زمین ، می كشیدی و می كشید زمان
نقشی از چادری زمین خورده، نقشی از دستهای آخر تو

كوه هم بود خرد می گردید، در طوافی كه دستهای تو داشت
می شدی دور و دورتر می شد، حجرالاسود مطهر تو

زخم ها می نشست و بر می خاست  ، چشمهای تو روی خاك افتاد
توی قاب نگاه زاویه دار ، تار شد عكس سایه ی سر تو

كوچه، سیلی، شكستگی، تحقیر ، ضربه ، دیوار ، گوشواره ، حسن
خاطراتی كه رفت بی نوبت ، از تماشای دیده ی تر تو

زخم می ریخت از سرا پایت ، شعله شد چشمهای دریایت
آمدی با خود آتش آوردی ، سر می انداخت تیغ باور تو

مسجد از پا نشست ، زانو زد ، كوچه دیوارهاش دل دادند
نور از راه آمد و شیطان ، تیغ انداخت در برابر تو

دست افتاده باز بالا برد، دست توحید را شبیه غدیر
باز دور سر تو می گردید ، مثل پروانه یارو یاور تو

مادر شعر های سرخ و كبود ، زخمی تیغ و بغض و آتش و دود
كاش از راه آسمان برسد، پسر خاكی دلاور تو

************************


غلامرضا سازگار
مصائب


زهرا  همه جا یاور و غمخوار علی است
با پهلوی بشکسته طرفدار علی است
هر دست که حامی ولایت نشود
دستی که نبی بوسه زند یار علی است

***

گلخانه ی وحی طعمۀ آذر شد
گل رفت ز دست و غنچه اش پرپر شد
شد حرمت صدیقۀ کبری پامال
یک آیه جدا ز سورۀ کوثر شد

***

از شعلۀ نار گل به احمد دادند
بر بانوی وحی تحفه بی حد دادند
ضرب لگد و غلاف تیغ و سیلی
اجریست که بر آل محمد دادند

***

از هر طرفی که رهسپر می گشتم
پیش ضربات او سپر می گشتم
همراهم اگر نبود در کوچه حسن
تا خانۀ خود چگونه بر می گشتم

***

کی بود گمان به فتنه دامن بزنند؟
آتش به سرای حی ذوالمن بزنند
ای اهل مدینه از شما می پرسم
کی دیده سه نامرد به یک زن بزنند؟

************************

مجتبی حاذق
هجوم به بیت ولایت

شیخ عباس روضه میخواند، روضه از خانه ای که در دارد
بیت احزان شعر را گفتم، پدری چاه در نظر دارد

در صدا خورد لحظه ای بعدش پسری سمت در روان میشد
مادرش گفت با هزاران غم:پسرم  صبر کن خطر دارد

بعد مادر به سمت در میرفت و در انگار داشت می لرزید
در ، تمامی غصه ام از اوست بگو دست از تو بردارد

پیش خود گفت دشمنی ظالم که علی مانده است و تنهایی
پشت در ماند مادری غمگین که بگوید علی سپر دارد

داد میزد پسر که تنها است به خدا مادرم در این کوچه
فکر میکرد داد و بیدادش ثمری میدهد , اثر دارد

بیعتی پشت ابر میماند و سیاهی به جای خورشیدی...
...مینشیند ولی نمیداند شب تاریک هم سحر دارد

**

آدمی را بگرد و پیدا کن که تنش پر ز زخم ها باشد
چون فقط اوست آنکه میفهمد چقدر زخم دردسر دارد

**

بعد از این شهر با تو ساکت شد و تو انگار گریه میکردی
مادرم,گریه را کمی بس کن که برای شما ضرر دارد


حال با اینکه از جراحت ها و نفس های سرد من گفتی
آه,این را بگو که از دردم پدرت تا کجا خبر دارد!؟


************************

علی اصغر ذاکری
بستر شهادت


غم اشک می ریزد چرا از چشم هایت
اینقدر بی تابی نکن، زهرا فدایت

پیداست از دنیا دلت خیلی گرفته
از فرط گریه گاه می گیرد صدایت

این روزها در من چه می بینی که شبها
انگار سوز دیگری دارد دعایت

با این کبودی باز هم من آفتابم
ابری ست اما پس چرا حال و هوایت؟

یک وقت از احوال من غمگین نباشی
حتی به جان من همه درد و بلایت

در پیش عشق من به تو یک بار هیچ است
ای کاش صدها بار می مردم برایت

دیدم که جان هم پیش تو قابل ندارد
پس با خجالت ریختم آن را به پایت

************************

مرحوم تائب
بستر شهادت


نیلى بوَد ز سیلى بیگانه، روى من
داغ پدر، سپید نموده ست موى من!

شبهاى درد و ناله و غم، تا سپیده دم
با پهلوى شكسته بود گفتگوى من!

تابى به تن نمانده و زینب ز روى مهر
وقت نماز آورَد آب وضوى من!

بیزارم از جفاى نفاق افكنانْ پدر!
جز مرگ در جهان نبوَد آرزوى من!

دخت تو از حریم ولایت دفاع كرد
چون بود آبروى على، آبروى من

رخت از جهان به سوى جنان مى كشیم ما
از كردگار خواهشم اینست: شوى من

تا ننگرد به بازوى آزرده و كبود
از زیر پیرهن بدهد شتستشوى من

روز جزا پناه دهم "تائب" حزین
گر آید از طریق محبت به سوى من

************************

صادق بیگی
روضه


نیازی نیست روضه سر بیاید
نباید روضه خوان دیگر بیاید
برای گریه، این ایّام کافیست
فقط گاهی صدای "در" بیاید

************************

حسن لطفی
مناجات محرم و فاطمیه

دستم بگیر تا که بهشتم بنا شود
شاید سرم قبول کنی خاک پا شود

بالی بده که بال بگیرد اسیر تو
شاید کبوترِ حرمِ کربلا شود

بی تو میان غفلت خود غوطه خورده است
نوری که با مسیر شما آشنا شود

زنگار بسته سینه ام از عمر رفته ام
اشکم بریز خانه ی آئینه ها شود

پیراهن سیاه من از جنس شال توست
امشب نشسته ام نفسی خرج ما شود

************************

عباس احمدی
مناجات فاطمیه


تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است
من در میان جمع و دلم جای دیگر است

من در میان جمع و دلم سمت سامراست
آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است

دیری است رفته است و دگر و برنگشته است
دیری است آسمان دلم بی کبوتر است

او پیش رو نشسته و من کورم از گناه
او می زند صدایم و ما گوشمان کر است

آواره ایم در هیئات و شنیده ایم
در روضه احتمال حضورش قوی تر است

شاید صدای گریه ی آقا بلند شد
چون روضه های مادر او گریه آور است

در فاطمیه پهلوی او تیر می کشد
او نیز زخمی غم دیوار و آن در است

آقا سری بزن به مدینه نگاه کن
کوچه بدون تو صحرای محشر است

آقا بگو چگونه تحمل بیاورم؟
یک زن که در مقابل یک فوج لشکر است

انگار در گلوی شما بغض می شود
آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است

اینجا برادران همه در فکر خنجرند
شکر خدا که یوسف ما بی برادر است

گرچه پر از گناه ولی در رکابتان
آخر شهید می شوم ، این حرف آخر است



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س) - شهادت
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت حضرت زهرا (س) و فاطمیه

محمد جواد پرچمى
زبان حال امام حسین(ع)

ببش از این سوختن نمیخواهم
گریه بر خویشتن نمیخواهم

مده زحمت به بازویت مادر
به خدا پیرهن نمیخواهم

فکر عریانی مرا تو مکن
غرق در خون کفن نمیخواهم

درد داری تو استراحت کن
نیمه شب آب من نمیخواهم

شرح این گوشوار خونی را
من دگر از حسن نمیخواهم

وقت قتلم نیا سوی گودال
وقت کشته شدن نمیخواهم....

...تو ببینی که شمر می آید
از تو بر سر زدن نمیخواهم

روی تو سایه ای کبودین داشت
سر سالم به تن نمیخواهم

وعدۀ ما دوتا، میان تنور
بیش ازاین سوختن نمیخواهم

************************

محمد جواد پرچمى
مدح

روی تاج عرش طبق نصّ لولا فاطمه
نقش شد زهرا سلام الله علیها فاطمه

آنكه خاك جانمازش را پرستش مى كنند
اولیا الله عالم ، كیست الا فاطمه

انبیا از بركت دستاس او نان می خورند
رزق و روزى می دهد به اهل بالا فاطمه

ظاهراً فرموده اند ام الائمه فاطمه
باطناً فهمانده اند ام ابیها فاطمه

جلوه ای شد لیلة القدر رسول الله او
جلوه ای شد لیلة المحیای مولا فاطمه

بچه هایش حجت الله اند اما گفته اند
آشكارا حجت الله علینا فاطمه

سیزده معصوم هریك نورى از زهراست پس
مى شود سرجمع این ها چهارده تا فاطمه

فاطمه حق و علی حق و مع الحق آینه است
چه علی اندر على چه فاطمه با فاطمه

حك شده بر روی گردنبند زهرا یاعلی
حك شده بر ذوالفقار مرتضی یا فاطمه

بسكه حیدر فاطمه است و بسكه زهرا حیدر است
در نجف چیزى نمیبینیم الا فاطمه

شادی روح خدیجه ، كوری چشم همه
سروری دارد به زنهای دو دنیا فاطمه

با هر اسمی كه بخوانی در نهایت مادر است
راضیه حنانة الحوراء، زهرا فاطمه

مادری بالاتر از این مهربانی بیش از این؟
میرسد محشر به داد شیعه صدجا فاطمه

خانه اش كه سوخت مسمار از خجالت سرخ شد
آن چنان برخورد با سینه كه آنجا فاطمه...

************************

سید رضا موید
بستر شهادت


بیمارم و به سر زده سودای مرگ را
دارم به هر نماز تمنای مرگ را

لب بست از ترنم آمین که زینبم
در گریه ام شنید تقاضای مرگ را

من میزنم نفس نفس از درد و بشنوم
در هر نفس صدای قدم های مرگ را

سیلی و تازیانه و ضرب لگد، زدند
بر دفتر حیات من امضای مرگ را

سخت است دوری تو برایم ولی علی
خواهم به درد خویش مداوای مرگ را

عشق تو زنده داشت مرا ورنه بارها
کردم در آن میانه تماشای مرگ را

یارب به حق فاطمه در کام شیعیان
شیرین نما تو تلخی غم های مرگ را

************************

حجت الاسلام محسن حنیفی
هجوم به بیت ولایت


دستم به دامان کسی که بین کوچه
دستش جدا از دامن مولا نمیشد
جان علی مرتضی در مشت او بود
او را زدند و باز مشتش وا نمیشد

 او آیه ی تطهیر بود و،دست ناپاک
دلخوش از اینکه زد به رویش رنگ نیلی
یک سنگریزه پیش اقیانوس هیچ است
هرچند قطعا درد دارد جای سیلی

او رازدند و نبض عالم تند میزد
نظم جهان با نبض او در ارتباط است
قنفذ خراج خویش را در کوچه پرداخت
با ضربه اش دیگر معاف از مالیات است

پیراهن پیغمبرش را برسر انداخت
با ناله هایش کوچه ها را زیر و رو کرد
هرچند بر رویش،خسوفی سرخ دارد
مهتاب ابر تیره را بی آبرو کرد

آیینه بود و باترکهای وجودش
در چهره اش تصویر نور مرتضی بود
بی اعتنا بر زخمهای پیکرخویش
او بیشتر فکر غرور مرتضی بود

یک مو نشد کم از سر مولای عالم
مولای ما را او به خانه باز گرداند
میخواست تا پیش علی باشد همیشه
اما ورق را تازیانه بازگرداند...

************************

حجت الاسلام محسن حنیفی
بستر شهادت

او قصد رفتن کرده است و بار بسته است
سردرد دارد بر سرش دستار بسته است

میخواست مولا از غریبی دربیاید
اما به هر در میزند انگار بسته است

خود را به آتش زد نبیند پیش مردم
در بین کوچه دستهای یار بسته است

 او دلخوشی اش،مرتضی و کودکانند
جانش به جان حیدر کرار بسته است

تا یک شب دیگر فقط پیشش بماند
آنچه بلد بوده است مولا کار بسته است

 با چشمهایش خون دل خورده است بسیار
با کاسه ی خونی که یک مقدار بسته است

 این پلک را یک دست سنگین بین کوچه
یا ضربه در یا که.. نه دیوار بسته است

در شام، این مرثیه ها تکرار میشد
این چرخ عهد خویش با تکرار بسته است

آری عبور از بین نامحرم چه سخت است
وقتی که راه کوچه و بازار بسته است

************************

حجت الاسلام محسن حنیفی
کوچه بنی هاشم


وقتی که جنگ داس با گل در بگیرد
گلخانه را اندوه سرتاسر بگیرد

بر طعنه های تند و تیز داس لعنت
نگذاشت یاس خانه برگ و بر بگیرد

مشتش گره کرده سرش فریاد میزد
بنچاق را میخواست از مادر بگیرد

جای گلاب از آن گل آتش گرفته
با ضربه اش،میخواست خاکستر بگیرد

یک گوشواره عهد را با گوش بشکست
امکان ندارد عهد خود از سر بگیرد

بر غیرت پوشیه اش برخورد بانو
باید تقاص از رنگ نیلوفر بگیرد

با گریه های مجتبی برگشت مادر
میخواست روحش بین کوچه پر بگیرد

بی اعتنا بر خاک چادر باز پاشد
باید که طفل خویش را در بر بگیرد

می رفت خانه باغبان تنها نماند
تا رنگ لاله پهلوی بستر بگیرد

او اشک چشم مرتضی را پاک میکرد
اینگونه جام از ساقی کوثر بگیرد


************************

سید حسن رستگار
فاطمیه

فاطمیه برای ما سادات
غصه ی قصه های ناگفته است
دل ما در عزای مادرمان
بیشتر از محرم آشفته است

************************

حجت الاسلام رضا جعفری
مصائب

تو لطمه میخوری و خدا صبر می کند
اینجا فقط نه ، او همه جا صبر می کند
روزی به احنرام شما می کند عذاب
حالا به احترام شما صبر می کند
تو راه می روی و زمین می خوری و من
در فکر می روم که چرا صبر می کند؟
سر می روی ز حوصله ی بی شعور شهر
یعنی که شهر تا به کجا صبر می کند ؟

**

نوری کنارت آمد و گفت اینچنین نباش
دلواپس علی ، تو بیا ، صبر می کند
وقتی سئوال میکنی از او چه میشود؟
نبض تو را گرفته و تا صبر میکند
فورا تو آه می کشی و فکر می کنی
آیا تمام این همه را صبر می کند؟

**

دنبال پاسخ کلمات سئوالی ام
آیا چرا چگونه کجا صبر می کند؟؟


************************

مهدی مردانی
مدح و بسترشهادت

تفسیر او به دست قلم نا میسر است
در شان او غزل ننویسیم بهتر است

شان نزول یك پری از آسمان به خاك
دامان مادری ست كه در شان كوثر است

هر مصرعم لبی ست كه لبخند می زند
این بیت من شبیه لبان پیمبر است

روح نبی ست  ؟ ام ابی ؟‌یا گل علی ؟
من هر كجاكه می رسم او جای دیگر است

از عرش تا به فرش ملائك خمار او
ذكرش سبو سبو می الله اكبر است

او فاطمه ست معنی این نام را هنوز
از هر زبان كه می شنوم نامكرر است

از زخم او اگر بنویسی قلم ، بدان
نامت از این به بعد قلم نیست  خنجر است

ننویس فتنه پشت دری شعله می كشد
در كوچه شر به پا شده در خانه محشر است

در كوچه بوی آتش و در خانه عطر گل
مرز بهشت و دوزخ از آن روز این در است

با پهلوی شكسته هم از كوه كوهتر
با قامت خمیده هم از آسمان سر است

لبخند می زند كه بخندند بچه ها
مادر اگر كه جان بدهد باز مادر است

مولا هنوز اول بی هم نفس شدن
بانو در انتظار نفسهای آخر است !

************************

علی اصغر ذاکری
هجوم به بیت ولایت


رعد و برقی زد و باران ستم غوغا کرد
جهل حاکم شد و آنروز خیانت ها کرد

گلّه ای آمده بودند علی را ببرند
در عوض بازی تقدیر چه با زهرا کرد

پشت در خواست که مانع شود و نگذارد
پای ظلم آمد و محکم زد و در را وا کرد

در، عقب آمد و تا اینکه به پهلوش رسید
میخ بی رحم زد و شاخه ی گل را تا کرد

بعد از آن مرد، نه... نامرد چنان زد که همان
لحظه دستش به روی صورت بانو جا کرد

صبر مظلومه ی تاریخ سرآمد انگار
ناله ای زد که در افلاک عزا برپا کرد

************************

حسن بیاتانی
مدح و شهادت

و قصه خواست ببیند یکی نبودش را
بنا کند پس از آن گنبد کبودش را

خدای قصه یکی بود و سخت تنها بود
یکی نبود و خدا در دلش سخن ها بود

یکی نبود که جانی به داستان بدهد
و مثل آینه او را به او نشان بدهد

یکی که مثل خودش تا همیشه نور دهد
یکی که نور خودش را از او عبور دهد

یکی که مَطلع پیدایش ازل بشود
و قصه خواست که این مثنوی غزل بشود

نوشت آینه و خواست برملا باشد
نخواست غیر خودش هیچ کس خدا باشد

نوشت آینه و محو او شد آیینه
نخواست آینه اش از خودش جدا باشد

شکفت آینه با یک نگاه؛ کوثر شد
که انعکاس خداوندی خدا باشد

شکفت آینه و شد دوازده چشمه
و خواست تا که در این چشمه ها فنا باشد

و چشمه ها همه رفتند تا به او برسند
به او که خواست خدا چشمه ی بقا باشد

نگاه کرد، و آیینه را به بند کشید
که اصلاً از همه ی قیدها رها باشد

خدا، خدای جلالت خدای غیرت بود
که خواست، آینه ناموس کبریا باشد

نشست؛ بر رخ آیینه اش نقاب انداخت
و نرم سایه ی خود را بر آفتاب انداخت

در این حجاب، جلال و جمال "او" پیداست
"هزار نکته ی باریک تر ز مو اینجاست"

نشاند پیش خودش یاس آفرینش را
و داد دسته ی دستاس آفرینش را

به دست او که دو عالم، غبار معجر او
و داد دست خدا را به دست دیگر او

به قصه گفت ببیند یکی نبودش را
بنا کند پس از این گنبد کبودش را...

**

رسید قصه به اینجا که زیر چرخ کبود
زنی، ملازم دستاس، خیره بر در بود

چرا که دست خداوند، رفته بود از فرش
انار تازه بچیند برای او در عرش

کمی بلندتر از گریه های کودکشان
درخت های جهان در حیاط کوچکشان

کنار باغچه، زن داشت ربنا می کاشت
برای تک تک همسایه ها دعا می کاشت

و بی قرارتر از کودکی که در بر داشت
غروب می شد و زن فکر شام در سر داشت

چه خانه ای ست که حتی نسیم در می زد
فدای قلب تو وقتی یتیم در می زد

صدای پا که می آمد تو پشت در بودی
به یاد در زدن هر شب پدر بودی

فقیر دیشب از امشب اسیر آمده بود
اسیر لقمه ی نانت فقیر آمده بود

صدای پا که می آید... علی ست شاید... نه...
همیشه پشت در اما...کسی که باید... نه...

نسیمی از خم کوچه، بهار می آورد
علی برای حبیبش انار می آورد

خبر دهان به دهان شد انار را بردند
و سهم یک زن چشم انتظار را خوردند

ز باغ سبز تو هیزم به بار آوردند
انار را همه بردند و نار آوردند

قرار بود نرنجی ز خار هم... اما...
به چادرت ننشیند غبار هم... اما...

قرار بود که تنها تو کار ِخانه کنی
نه این که سینه سپر، پیش تازیانه کنی

فدای نافله ات! از خدا چه می خواهی؟
رمق نمانده برایت...شفا نمی خواهی؟

**

صدای گریه ی مردی غریب می آید
تو می روی همه جا بوی سیب می آید

تو رفته بودی و شب بود و آسمان، بی ماه
به عزت و شرف لاإله إلاالله

**

خدای قصه یکی بود و سخت تنها بود
یکی نبود و خدا در دلش سخن ها بود

و قصه رفت بگرید، یکی نبودش را
سیاه پوش کند گنبد کبودش را



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س) - شهادت
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت حضرت زهرا (س) و فاطمیه


مهدی علی قاسمی-محمد جواد شیرازی
بستر شهادت

اصلا نفوذ خطبه ی من بی اثر شده است...
...یا اینکه گوش مردم این شهر کر شده است؟

دیگر نمانده قدرت در جبهه ماندنم
بابا ببین که دختر تو خون جگر شده است

آنقدر بعد تو بدنم ضرب دیده است
دستم...سرم....تمامِ تنم مختصر شده است

مرهم اثر نمی کند و دردسر شده
این زخم روی دست، سرش بازتر شده است

دیگر توانِ بازویم از دست رفته است
گویا کبودی و ورمش بیشتر شده است

اجرِ رسالتت ثمرش تار گشتنِ...
...چشمانِ من ز ضربه ی آن خیره سر شده است

باعث شده است دور و برم تیره تر شود
دردی که روی گونه ی من مستقر شده است

هرشب برای محسن خود گریه می کنم
از آن زمان که قتلگهش پشت در شده است

یادم نمی رود که بدون مقدمه
دیدم که چادرِ سر من شعله ور شده است

باز استخوان سینه ی من درد می کند
حتی نفس کشیدن من دردسر شده است

فضه بیا که وقت نماز است چاره کن
از خونِ دست، پیرهنم باز، تر شده است

****************************

على اكبر لطیفیان
مدح و هجوم به بیت ولایت


هر وقت حرف دیدن یارست لن هم هست
دل کندن از دلبستگیها، از وطن هم هست
گفتم همه جمعند شاید جاى من هم هست
"در باغ اگر گل هست, پهلویش چمن هم هست"

وقتى که در باز است حرف باز کردن نیست
وقت گدایى که مجال ناز کردن نیست
پروانه بودن به همین پرواز کردن نیست
"گر خواستى پروانه باشى سوختن هم هست"

لازم نکرده هیچکس ما را نگه دارد
ما را دو عالم بس اگر مولا نگه دارد
سرمایه اى دارى بده زهرا نگه دارد
"زیرا که در این راه حتما راهزن هم هست"

هر وقت دردى هست , یا هر وقت آهى هست
از جانب معشوق ما حتما نگاهى هست
در کوله بار ما اگر بار گناهى هست
" اما خوشم, زیرا دعاى پنج تن هم هست"

داریم ما از دو برادر, هر چه را داریم
پس کربلا را از حسین و مجتبا داریم
گیرم مدینه بسته گردد,کربلا داریم
قبرحسین بن على قبر حسن هم هست

نامى که هر شب با توسل میبرم زهراست
مهر على را دارم و بالاسرم زهراست
من بچه این خانه ام,پس مادرم زهراست
" آرى به فکرم هست زهرا, دائما هم هست"

آتش گرفته گلشنى در پیش همسایه
خاکى شده چه دامنى در پیش همسایه
این را که دارى میزنى در پیش همسایه
" تازه پدر از دست داده, تازه زن هم هست"

****************************

مهدی رحیمی
درب خانه


 علی خبر درست کرد
برای خانه ی خودش دوباره در درست کرد

مدینه بود و کینه بود
در جدید را ز چوب های بیشتر درست کرد

به درد کوچه ها نخورد
اگرچه ذوالفقار را علی دو سر درست کرد

واین تمام فاجعه ست
سه ماه بعد رحلت نبی سپر درست کرد

ورفت کوفه خانه را
به کوچه ای ولی بدون رهگذر درست کرد

سپس برای احتیاط
برای خانه ی خودش علی دو در درست کرد

****************************

عارفه دهقانی
بستر شهادت


باید آیینه را قسم بدهم
صورتت را به من نشان بدهد
دیدن روی ماه تو,تنها
میتواند به من توان بدهد

رو گرفتی ...خسوف شد ...شبها
آه ! از سوزِ مانده  بر لبها
نفَسی زنده کن مرا...که فقط
میتواند دَمِ تو ،جان بدهد

 جز من و کودکان و سلمان و
دو سه یارِ "به حق-مسلمان"م
یک نفر نیست که در این شهر
برسد ...آب دستمان بدهد

 اَنتِ روحُ الحیاةِ...لَم یَبقا
بعدَکِ جسمُ نحنُ فی الدُّنیا!
دونَنی، لا تُرَحِّلی! زهرا !
كاش هجران، كمی امان بدهد

اینهمه زخم... آه... اینهمه زخم
رازهای تو بود و دَم نزدی
چاره سازِ علی...بگو چه کنم؟
کیست تا مَرهَمی نشان بدهد؟

کمی آبِ روان بریز اسماء...
عذر میخواهم از همه سادات!
روضه ،سنگین شده...کسی باید
آبِ قندی به روضه خوان بدهد


****************************

مهدی علی قاسمی
بستر شهادت-از زبان حضرت زینب(س)


نگاهم کن منم زینب... که هستم تشنه ی رویت
نبینم ناخوش احوالی، خودم هستم دعاگویت

چه باشی صاحب منبر، چه باشی کنج این بستر
همیشه قبله ی من هست محراب دو ابرویت

در این خانه ملک گهواره جنبان حسینت شد
تمام انبیا هستند سائل بر سر کویت

تو آن حوریه ای هستی که مریم خادمت گشته
تو آن انسیه ای هستی که قرآن شد ثناگویت

یگانه حامی حیدر، نبینم غربتت مادر
همه دار و ندار من فدای تار گیسویت

چرا این روسری را از سر خود بر نمیداری
زبانم لال... آن شعله چه کرده با سر مویت؟!

یقین دارم که ای مادر به روی خاک افتادی
که خاک کوچه ی جدّم شدیدا می دهد بویت

الهی بشکند دستش که بازویت ورم کرده
چگونه زد مگر قنفذ غلافش را به بازویت؟!

گروهی بر در خانه به بابایم علی گفتند:
دگر در بین این خانه نمی ماند پرستویت...

...بگو که گریه هایش را کمی کمتر کند زهرا...
...که ما خسته شدیم از زندگی با آهِ بانویت

مراهم دوره کردند و زنان طعنه زنان گفتند...
...شکسته دست مادر پس بزن خود شانه بر مویت

بگو با زینبت مادر، قدم که می زنی آخر
چرا دستی به دیوار است و دستی روی پهلویت...؟!

دلم خون می شود وقتی که چشمم بر تو می افتد
بگو این جای پنجه چیست افتاده است بر رویت؟!

قنوت دیشبت بدجور قلبم را زده آتش
چرا بالا نمی آید دگر دستِ خداجویت؟!

شنیدم بی حیا قصد ملاقات تو را دارد
الهی بشکند پایش نبینم آمده سویت



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س) - شهادت
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

بستر شهادت حضرت زهرا (س)

زمینه

 

ای هستیِ علی نور چشم من روح و روانم

بی تاب حال زارت منم ببین فاطمه جانم

دستام داره می لرزه چشام مث ابر بهاره

جونی به تن نداری دیگه چشات سویی نداره

جرمت مگه چی بوده ، کل تنت کبوده

افتادی کنج خونه ، چیزی ازت نمونده

ای یاس کبود من ، ای بود و نبود من

عشق تو وجود من

ای جان علی زهرا

******

ای یار بی قرینه نبند چشاتُ که بریدم

خیری از این مدینه خدا می دونه که ندیدم

از بس که سرفه کردی روی لباست پرخونه

حیدر بدون زهراش بعیده که زنده بمونه

افتادی بین بستر ، پیش چشای دختر

دیگه نشد بلندشی ، یاس جوون حیدر

آرامش دنیامی ، تو تکیۀ فردامی

تو داروی دردامی

ای جان علی زهرا

******

خانوم خونه ی من بیا یه بار چشماتُ وا کن

با دستای شکستت یه بار برای ما دعا کن

داری وصیتاتُ آروم می خونی برا زینب

گفتی یه روز می مونه تن حسینم زیر مرکب

وای از وداع آخر ، پیش چشای خواهر

می بینمش که تنهاست ، بچم به زیر خنجر

تنها وسط گودال ، قاتل می رسه خوشحال

با ضجه میرم از حال

واویلا حسین جانم

 




موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

شهادت حضرت زهرا (س)

نوحه

(به سبک آتش کِشد از خانه زبانه)

(هشت شب)

 

آنش زدن در و دیوار


آتش کِشد از خانه زبانه

دشمن رسیده با تازیانه

شد ، زهرای اطهر ، چون لاله پرپر

در پشت آن در

یا فاطمه جانم ، فاطمه جانم

فاطمه جانم

******

در پشت در با صوت حزینی

ناله زده یا فضّه خزینی

     آه ، محشر به پا شد ، طفلش فدا شد

از ظلم کافر

یا فاطمه جانم ، فاطمه جانم

فاطمه جانم

******

غمخوار حیدر یار وَلی بود

در بین آتش فکر علی بود

در ، هجوم فتنه ، جانش فدا شد

در راه رهبر

یا فاطمه جانم ، فاطمه جانم

فاطمه جانم

 



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

شام غریبان حضرت زهرا (س)

واحد

 

تابوت زهرای اطهر ، یاس كبود مطهر

با ناله و آه و زاری ، افتاده بر دوش حیدر

تنها نرو یار حیدر

******

تشییع زهرا شبانه ، آهسته و مخفیانه

مانده روی پیكر او ، آثاری از تازیانه

زینب به دنبال تابوت ، هی می زند سینه وسر

ذكر حسن گشته امشب ، وای مادرم وای مادر

تنها نرو یار حیدر

******

یادم نرفته نگاه ، بی جان تو بین بستر

یادم نرفته كه گفتی ، جانم فدای تو حیدر

یادم نرفته كه خوردی ، سیلی به جرم ولایت

با دست بشكسته ی خود ، كردی زحیدر حمایت

تنها نرو یار حیدر

******

یادم نرفته كه دیدی ، از دشمنان ظلم وآزار

مانده به روی تن تو ، آثاری از خون ضرب دیوار

یادم نرفته گذشتی ، در راهم از نور دیده

بر بسترت دیدم ای وای ، از پهلویت خون چكیده

تنها نرو یار حیدر

******

بی تو علی ماند و یك شهر ، نامردم بی مروّت

جان تو دارم روی لب ، من آرزوی شهادت

یادش به خیر عشق پاكت ، یادش به خیر خنده هایت

از پشت در ناله كردی ، مانده به گوشم صدایت

تنها نرو یار حیدر

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

شب شهادت حضرت زهرا (س)

زمینه

 

داری میری ای یاس جوونم

من زیر لب استرجاع می خونم

بدون من می ری سفر قرار ما که این نبود

کبوتر خسته من بال وپرت شده کبود

زهرا ، زهرا

داری میری بدون که من غریبم

زهرا ، زهرا

تو می ری خاطرات تو نصیبم

مرو زهرا مرو ، مرو زهرا مرو

******

بی تو حسن گریونه همیشه

بی تو حسین دیگه آروم نمی شه

بعد تو من چیکار کنم باغصه وباغم تو

باخاطرات کوچه وبه یاد قد خم تو

زهرا ، زهرا

دیگه رسید زمونه جدایی

زهرا ، زهرا

برو ولی بدون که بی وفایی

مرو زهرا مرو ، مرو زهرا مرو

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

شهادت حضرت زهرا (س)

نوحه

 

قسم به غربت من ، قسم به بازوی تو

دلی دارم شکسته ، شبیه پهلوی تو

یا فاطمه یا زهرا

******

مریض خانه ی من ، عزیز کائناتی

مزن حرف از جدایی ، مگو عجل وفاتی

یا فاطمه یا زهرا

******

به حال تو بسوزد ، دل همسایه ی تو

تویی آن سوره ایی که ، جدا شد آیه ی تو

یا فاطمه یا زهرا

******

تو چون آئینه بودی ، شکستی روبرویم

قسم بر اشک خجلت ، بود مرگ آرزویم

یا فاطمه یا زهرا

******

دو چشم سوگوارم ، به هر دردی بگرید

تو میدانی چه سخت است ، اگر مردی بگرید

یا فاطمه یا زهرا

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

مناجات با حضرت زهرا (س)

زمینه - شور

 

همسنگر حیدر ، تا لحظه ی آخر

تویی نور چشم بابا ، یا زهرا یا زهرا

شفیعه ی محشر ، ای سوره ی کوثر

بهار خزون دلها ، یا زهرا یا زهرا

سینه میزنم با غمِت ، تنها دلخوشیم کرمت

میرسه روزی که بیام ، به زیارت حرمت

جون دادن ، برای غم تو مادر ، با نوای حیدر حیدر

مثه یک لاله ی پرپر ، اینه آرزوی نوکر

یا زهرا فاطمه یا فاطمه جان

******

جای شهیدان و ، پیر جماران و

عاشقات میگیم یا زهرا ، یا زهرا یا زهرا

دلم مثه شمعه ، همنوا با جَمع ِ

نوکرات میگیم یا زهرا ، یا زهرا یا زهرا

زندگی ما همگی ، نذر روضه ی پسرت

ممنونم اجازه دادی ، که بشیم گدای درت

یا زهرا ، من گدای روسیاهم ، غرق عصیان و گناهم

منم اونکه بی پناهم ، ممنونم که دادی راهم

یا زهرا فاطمه یا فاطمه جان

******

خزان گلشن ها ، هجوم دشمن ها

تو بودی در آن کَشاکَش ، یا زهرا یا زهرا

چیا میگن مردم ، شدی یه لحظه گُم

تو دود و شرار ِ آتش ، یا زهرا یا زهرا

ای ملیکه ی بی قرین ، داشتی غصه و غم دین

پیش چشم شیر خدا ، افتادی به روی زمین

واویلا ، داره این دلا بهانه ، با سرشک دانه دانه

یه هجوم ظالمانه ، با غلاف و تازیانه

یا زهرا فاطمه یا فاطمه جان

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

شب شهادت حضرت زهرا (س)

زمینه

 

داری میری تو از کنارم ، دیگه وقت سفر رسیده

تو میری عمر مرتضی هم ، بی تو دیگه به سر رسیده

داری میری خانوم خونم ، روی قلبم تو پا می زاری

برو باشه ولی بدون که ، مرتضی رو تنها می زاری

مرو دلبر من ، بمون کوثر من

مرو  توبری من تنها می شم

همدم این غمها می شم

مرو  یافاطمه ، مرو زهرا

******

تو بری من چیکار كنم با ، خاطره های درب و دیوار

می میرم تا نگام می بیفته ، به در نیم سوخته و مسمار

هم حسن هم حسین و زینب ، بهونه می گیرن برا تو

می رسه جون من به لبهام ، تا می بینم حال و هوا تو

مرو مهربونم ، مرو همزبونم

مرو بدون تو دق می کنم

ناله و هق هق می کنم

مرو  یافاطمه ، مرو زهرا

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

مدح و مناجات با حضرت زهرا (س)

شور

 

چی بگم در مقام تو ای ، بانوی صبر و حُجب و حیا

حیرونه در شناختن تو ، خِرَد ِ جمله ی عُقَلا

عشق تو سرنوشت علی ، مهر تو در سرشت علی

دست تو بوسه گاه نبی ، صورت تو بهشت علی

صدبقه ی کبری ، عزیز طاها

جون ما فدات ای ، اُمّ ابیها

فاطمه یا زهرا

******

نبودی از خدا تو جدا ، روی تو چلچراغ هدی

شده، ای مادر حسَنین ، عُمر تو صرف دین خدا

مثل تو هیچ کی غصه ندید ، پسرت شد ز کینه شهید

اشک ما جاریه برا تو ، قامتت تو جوونی خمید

اینجوری گرفتی ، مزد رسالت

سیلی و غلاف و ، اوج جنایت

فاطمه یا زهرا

******

غم تو مشکل علیه ، آتیشی تو دل علیه

داره بوی جدایی میاد ، تابوتت قاتل علیه

صورت ِ غصه های دلش ، تا ابد بی نقاب می مونه

میری و بعد رفتن تو ، سلامش بی جواب می مونه

اون دل شکستش ، به غم اسیره

اگه بری زهرا ، علی می میره

فاطمه یا زهرا

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

شام غریبان حضرت زهرا (س)

زمینه

 

بی سر و سامون شده حیدر

روشونشه تابوت مادر

ای گل ِ یاس زود شدی پرپر ، مادر مادر مادر

تن ِ نحیف و زار ِ تو بین ِ، تابوته

تو اوج غصه و بلا بابا ، مبهوته مبهوته مبهوته

پشت ِ سر ِ تابوتت ، جبرییل گریونه

باگریه داره بابا ، زیر ِ لب میخونه

در وسط کوچه تورا میزدند ، فاطمه فاطمه

کاش بجای ِ تو مرا میزدند ، فاطمه فاطمه

******

بغض عجیبی تو گلومه

روضه ی کوچه روبرومه

کار ِ دل ِ علی تمومه ، مادر مادر مادر

از تابوتت می باره باز ای وای ، خونابه

داره می لرزه زانوی بابا ، بی تابه بی تابه بی تابه

روی سرش میریزه ، خاک ِ قبرِ مادر

می شنوه بابا امشب ، می خونه پیغمبر

گوشه ی چشم توچرا شد کبود ، فاطمه فاطمه

فاطمه جان مگر گناهت چه بود ، فاطمه فاطمه

******

یه دنیا غم بدل می شینه

راحت شدن اهلِ مدینه

ازناله ی شکسته سینه ، مادر مادر مادر

چشماشو بست و پرکشید مادر ، شبونه

هوای خونه ابریه هردم ، بارونه بارونه بارونه

رفتی و دیگه بابا ، بی قراره مادر

زپا شسته میگه ، پهلوون خیبر

خیز و ببین خانه ی خاموش من ، فاطمه فاطمه

ناله ی طفلان سیه پوش ِ من ، فاطمه فاطمه

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

شب و روز شهادت حضرت زهرا (س)

واحد

 

ای که گرفتار منی ، یار و طرفدار منی 

بمون کنارم ، نرو قرارم

زهرا ببین خواهش من ، دو چشم پر بارش من

بمون کنارم ، نرو قرارم

اگه بری تو این زمون ، هیچکی باهام نیست

جز خون دل خوردن دیگه ، کاری برام نیست

یار جوونم فاطمه ، بی توخزونم فاطمه

******

بلند شو از جا فاطمه ، افتادم از پا فاطمه

بده جوابم ، ابوترابم

ای یار نه سال علی ، بنگر به احوال علی

خونه خرابم ، ابوترابم

از بعد رفتن حبیب ، رفتی حبیبه

خوب میدونی  که مرتضی ،خیلی غریبه

پشتم شکستی فاطمه ، چشمات و بستی فاطمه

******

بشنو نوای مجتبی ، ای مادر آل عبا

مادر زینب ، جون شده برلب

غرق عزا شد عالمین ، می لرزه شونه ی حسین

مادر زینب ، جون شده بر لب

کفن بپوش که بی کفن ، بکربلا حسین تست

پیرن بپوش غرق بخون ، عریان بدن حسین تست

نوحه ی وقت آخره ، حسین غریب مادره

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

مناجات با حضرت زهرا (س)

شور

 

مادر ، همه ی حاصل من ، روشنیّ دل من ، حلال مشکل من

مادر ، رمز اجابت عشق ، اذن زیارت عشق ، ذکر سعادت عشق

دستای تو پناه دستامه

نوکریّ تو دین و دنیامه

هرکس غلام تو باشه مادر

مشمول عنایت آقامه

یازهرا ، پشت و پناهمه دعات

یازهرا ، تموم دنیا خاک پات

یازهرا ، دارو ندار من فدات ، یازهرا

یازهرا ، سیّدتی یا فاطمه

******

ای وای ، نامردایی که پستن ، حرمتتو شکستن ، دست علی رو بستن

ای وای ، میون دیوار و در ، یاس کبود حیدر ، آخر شدی تو پرپر

مونده ردّ صورتت رو دیوار

داره خون گریه می کنه مسمار

عشق حیدر اینقدر بهم نگو

عشق فاطمه خدانگهدار

فاطمه ، می ری و من تنها می شم

فاطمه ، همنشین غم ها می شم

فاطمه ، آواره ی صحرا می شم ، یازهرا

یازهرا ، سیّدتی یا فاطمه

******

زهرا ، بانوی عالمینی ، اسیر شور و شینی ، دلواپس حسینی

حال و ، روز تو گریه داره ، می گی تو با اشاره ، حسین کفن نداره

به هوش می یای و باز می ری از حال

پرستوی شکسته پر و بال

وعده گاه من و تو فاطمه

ظهر عاشورا ، کنار گودال

وقتی که ، حسینم و تنها دیدن

باخنجر ، سرش رو از تن بریدن

وقتی که ، به خیمه آتیش کشیدن ، واویلا

ثارالله ، ارباب بی کفن حسین

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

مدح و مناجات با حضرت زهرا (س)

زمینه

 

سلام ِ خدا به تو ، که تجلی عطا و رحمتی

سلام خدا به تو ، که حقیقت حجاب و عصمتی

سلام خدا به تو ، که فدای مکتب ولایتی

می زنم سینه برات ، به پای روضه هایی که روضه خونها میخونن

اشکای سرخ چشام ، همیشه مُحرم ِ غمهای مدینه می مونن

قامتت خمیده شد ، همه ی عاشقا شرح ِ غربتت رو میدونن

مادرم یا فاطمه یا فاطمه

******

شنیدم تو مدینه ، بیت الاحزان ِ تو هم شده خراب

بین کوچه بازارا ، سلام ِ علی دیگه نداشت جواب

آخر ِ کاری شدی ، تو فدایی ِ غم ِ ابوتراب

لحظات ِ آخرت ، همدمت ذکر خدا و سوز و اشک ِ دیده بود

افتخار ِ عاشقیت ، صورت ِ نیلی و قدّ و قامت ِ خمیده بود

رفتی امّا دل ِ تو ، غصه دار ِ کربلا و یک سرِ بریده بود

پسرم حسین حسین حسین حسین

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

مناجات با حضرت زهرا (س)

دم پایانی ایام فاطمیه


یا فاطمه ، تویی چشمه ی برکات

پیرهن مشکی ، پوشیدم برای عزات

می ریزم ستاره برات

آرزومه که بمیرم توی روضه هات

شده جاری کوثر چشم گریه کنات

شد فاطمیه ، فصل اشک و عزا

شد فاطمیه ، مادرِ روضه ها

شد فاطمیه ، عزای هل اتی

شد فاطمیه      مبدا کرببلا

ردم نکن ، تویی که معنی ولایتی

ردم نکن ، تو که شفیعه ی قیامتی

ردم نکن ، ای که دلیل هر اجابتی ، مادر

مدد مدد ، ام ابیها

******

اباصالح ، نظری به ما بنما

تا که آخر ، بمیریم مثه شهدا

مثه غنچه های ولا

اونایی که می پریدن به سوی خدا

مثه لاله های بی برگ کرببلا

زنده شد اسلام ، با خون شهدا

شرمنده ایم از ، همه ی شهدا

جامونده ایم از ، قافله ی کربلا

رویای شبها    کربلا کرببلا

آقا بیا ، میکشه ما رو این فراق تو

تو این دلا ، آتیشی شد به پا ز داغ تو

آقا بیا ، که میگیرن گلا سراغ تو ، بیا

بیا بیا ، یا اباصالح

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

شهادت حضرت زهرا (س)

نوحه

(به سبک ای مدینه ای مدینه)

(نه شب)

 

آتش زدن در و دیوار

 

ای مدینه ای مدینه ، ای امان از ظلم و کینه

تا قیامت بگو با دیده ی تر

فاطمه شد شهیده پشت آن در

یا خیرالنسا یازهرا

******

موسم فتنه‌گری بود ، بیت عصمت آتش و دود

پیش آن یاور غریب زهرا

تازیانه شده نصیب زهرا

یا خیرالنسا یازهرا

******

مضطر و قامت خمیده      میشود زهرا شهیده

از برای ولایت جانفدا شد

هستی او فدای مرتضی شد

 

یا خیرالنسا یازهرا




موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

مدح و مناجات با حضرت زهرا (س)

زمینه

 

غمم همینه ، تو فاطمیه میره دل سوی مدینه

برات بمیرم ، ای مادر خمیده ی شکسته سینه

مادرِ خسته ، دلم میون ِ روضه هات به غم نشسته

من چی بگم از ، قنفذ و تازیانه و دست شکسته

آتیش قلب آفاقه ، شرر صورت نیلی

قاتل جون عشاقه ، حدیث کوچه و سیلی

مددی حضرت زهرا

******

پهلو شکسته ، غم اینقده زیاده که حساب نداره

تو کوچه بازار ، سلام شوهرت دیگه جواب نداره

مصیبت تو ، تازه شروع راهه ای قامت خمیده

دل میسوزه از ، روضه ی قتلگاه و یک سرِ بریده

گودی مقتل و غربت ، لاله ی پرپر زهرا

نیزه و تیر و شمشیر و ، چکمه و شمر و واویلا

یا حسین یا حسین مظلوم

 



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

 

طلیعه فاطمیه

آتش زدن در و دیوار

زمزمه - واحد

 

یواش یواش تو کوچه ها ، می پیچه عطر گل یاس

صدای تو دلم میگه ، بیاید که موسم عزاس

روضه بخون ، با دل خون

برا مصیبت یه مادر جوون

شال عزا بگردنت

قربون گریه هات برم صاحب زمون

وای مادرم

******

منزل اول عزا ، تو شبهای فاطمیه

روضه ی دیوار و دره ، که داغ اون دائمیه

دست خزون ، چه بی امون

رسید به شاخه ی گل یاس جوون

در که شکست ، دیدم نشست

پر شدش از لاله تموم خونمون

وای مادرم

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

آتش زدن در و دیوار

نوحه

 

آتـش زبانــه مــی‌کشد از بیت حیدر

در پشت در شد جان فدا زهرای اطهر

یاس پیمبر گردیده پرپر

زهرا یا زهرا

******

در همه دم در همه حال یــار ولـی بود

گنــاه زهــرای بتــول عشق علی بود

از عشق حیدر گردید پرپر

زهرا یا زهرا

******

درس فـاطمیه بُـوَد عشق ولایـت

خطّ زهرا(س) باشد خطِّ سرخ شهادت

بر حفظ رهبر گردیده پرپر

زهرا یا زهرا

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

دودمه فاطمیه

 

بعد از شهادت حضرت زهرا (س)

دودمه

 

ای خدا دادم ز کف هم غنچه و هم لاله را       آه و صد واویلتا

محسن شش ماهه و زهرای هجده ساله را    آه و صد واویلتا

******

فاطمه رفتی و خون از ماتمت دلها شده     محشر کبری شده

شوهر مظلوم تو بی مونس و تنها شده     محشر کبری شده

******

ای فاطمه جان خیز و نگر ساقی کوثر    امان از دل حیدر

شد بیت ولا غرق عزا در غم مادر         امان از دل حیدر

******

از غمت زانوی خود را به بغل می‌گیرم     بی تو من می‌میرم

بعد تو فاطمه جان از همه عالم سیرم     بی تو من می‌میرم

 

***************

دم پاره

 

دیگر علی تنها شده      مدینه بی زهرا شده



********************************

شام غریبان حضرت زهرا (س)

دودمه

 

آهسته بده غسل تو این پیکر خسته    خداحافظ علی جان

از ضربت در بازو و پهلو بشکسته          خداحافظ علی جان

******

غسل زهرای جوان کوه ولایت را شکست    وای بر حال علی

بازوی زخمی او را دید علی از پا نشست     وای بر حال علی

******

دست ساقی در طواف بازوی کوثر شده   چشم عالم تر شده

وقت غسل فاطمه یا مردن حیدر شده      چشم عالم تر شده

 

***************

دم پاره

 

زهرای من جانم به لب رسیده      در زیر تابوتت قدم خمیده

******

شد کشته آن حبیبه ی الهی     خونابه ی کفن دهد گواهی

******

ای وای من ای وای من       زهرای من زهرای من



********************************

روز شهادت حضرت زهرا (س)

دودمه

 

عصمت کبرای حق شد کشته در راه ولا    فاطمه خیرالنساء

می‌شود مهمان بابا دل غمینِ مرتضی      فاطمه خیرالنساء

******

دیده وا کن تا که اشکم را ببینی فاطمه         کلمینی فاطمه

بعد از این من هستم و خانه نشینی فاطمه   کلمینی فاطمه

******

مادر سادات یارب در میان بستر است    لحظه‌های آخر است

تازه آغاز زمان بی کسی حیدر است     لحظه‌های آخر است

 

***************

دم پاره


کشتند زهرا را      ام ابیها را

******

شد کشته غمخوار علی وای وای    تنها طرفدار علی وای وای

******

ای وای من ای وای من       زهرای من زهرای من



********************************

شب شهادت حضرت زهرا (س)

دودمه

 

رسیده جان من بر لب علی جان     حلالم کن علی جان

ز دنیا می‌روم امشب علی جان       حلالم کن علی جان

******

این تو و این کودکان خسته حالم یا علی    کن حلالم یا علی

گوییا دیگر شده وقت وصالم یا علی          کن حلالم یا علی

******

ای چراغ خانه ی خاموش من زهرا مرو      فاطمه تنها مرو

می‌کنی خانه نشینم دختر طاها نرو        فاطمه تنها مرو

******

امشب نفس فاطمه مانده است به سینه     امان از دل مولا

فردا ز غمش گریه کند شهر مدینه               امان از دل مولا

******

می رود امشب ز خانه یار هجده ساله ام              غرق اشک و ناله ام

پیش چشمم چیده شد هم غنچه و همه لاله ام    غرق اشک و ناله ام


 ***************

دم پاره


من می‌روم سوی جنان علی جان         جان تو و این کودکان علی جان

******

تازه جوان مادرم        وای مرو از برم



********************************

بستر شهادت حضرت زهرا (س)

دودمه

 

به بستر فاطمه افتاده بی تاب       چو شمعی می‌شود آب

نمی‌آید به چشمانش دگر خواب    چو شمعی می‌شود آب

******

بستر نشود مرهم انسیه ی حورا    شکسته دل زهرا

بیماری زهراست غم غربت مولا      شکسته دل زهرا

******

محرم من از چه رو می‌گیری از روی علی    آه بانوی علی

با تماشایت گرفته لرزه زانوی علی            آه بانوی علی

******

ای صورت نیلی تو مهتاب شب تار     مه حیدر کرار

از محرم خود آینه پنهان مکن ای یار    مه حیدر کرار

 

***************

دم پاره

 

آماده ی شهادتم علی جان       قاتل کند عیادتم علی جان

******

فاطمه جان قامت تو خمیده        رنگ از رخ زینب تو پریده



********************************

اذان بلال حبشی

دودمه

 

بعد پیغمبر شده سرو قد زهرا هلال         ای اذان گو ای بلال

چون الف بودم قد رعنای من گردیده دال   ای اذان گو ای بلال

******

با اذانت زنده کردی یاد احمد را بلال        مادرم رفته ز حال

بس نما تا که نرفته از مدینه خسته بال    مادرم رفته ز حال



********************************

زیارت شهدای احد

دودمه

 

ای عموجان حمزه روز درد و هجران آمده     بر لبم جان آمده

فاطمه با چشم گریان بیت الاحزان آمده      بر لبم جان آمده

******

ای عموجان بعد تو شیر خدا نتها شده    قامت دین تا شده

اجر اهلبیت احمد سیلی اعدا شده        قامت دین تا شده



********************************

منع گریه و بیت الاحزان

دودمه

 

می کنم با اشک خود در بیت الاحزانم قیام   بهر یاری امام

زندگی را می‌کنم با گریه بر دشمن حرام      بهر یاری امام



********************************

کوچه بنی هاشم و غصب فدک

دودمه

 

بین کوچه مادرم افتاده می‌خواهد کمک   زخم من خورده نمک

بشکند دستی که زد او را سر باغ فدک    زخم من خورده نمک

******

در میان کوچه بند آمد صدای مادرم         پیش چشمان ترم

شانه‌های کوچک من شد عصای مادرم   پیش چشمان ترم

******

شاهد روی کبود حضرت خیرالنساء      پور حیدر مجتبی

آسمان را دیده افتاده میان کوچه ها    پور حیدر مجتبی

 

***************

دم پاره

سیلی چو بر صورت زهرا رسید     مظلومی علی به امضا رسید



********************************

آتش زدن در و دیوار

دودمه

 

آتش افتاده به جان درب و دیوار حرم         شد شهیده مادرم

ریسمان بسته عدو بر دست‌های حیدرم   شد شهیده مادرم

******

نوگل شش ماه یا رب پرپر از مسمار شد   یابن الزهرا العجل

قتلگاه فاطمه بین در و دیوار شد             یابن الزهرا العجل

******

بین این دیوار و در شد قتلگاه فاطمه   ابتا یا ابتا

گشته یاری علی تنها گناه فاطمه      ابتا یا ابتا

******

شعله ی آتش کجا و جسم ناموس خدا   ناله زد فضه بیا

بین دیوار و در خانه شده محسن فدا      ناله زد فضه بیا

******

محبوبه ی ذات ازلی پشت در افتاد        به عالم شرر افتاد

شد بسته یدالله و ز دستش سپر افتاد   به عالم شرر افتاد

******

یک کوچه باریک کجا این همه لشکر   مزن قنفذ کافر

بازوی حمایت گر مولا شده پرپر         مزن قنفذ کافر

 

***************

دم پاره


زهرا فتاده بر زمین وای وای    علی شده نقش زمین وای وای

******

یا رحمه للعالمین        زهرا شده نقش زمین

******

به خانه ی زهرا شرر فتاده     زهرای اطهر پشت در فتاده



********************************
 
فاطمیه آمد و مولا شده خانه نشین       یا امیرالمومنین

ای زبانم لال شد یاس نبی نقش زمین   یا امیرالمومنین

******

گرد هم آیید مردم تا عزاداری کنیم     فاطمیه آمده

در کنار حیدر از زهرا پرستاری کنیم    فاطمیه آمده


***************

دم پاره

فاطمه ام ناموس کبریایم       شهیده ی مکتب انبیایم

 



موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور... فاطمیه بهمراه سبک اجرا

شهادت حضرت زهرا (س)

نوحه

(به سبک حاج ناظم)

(سه شب)


آتش زدن در و دیوار


 در بین آن دیوار و در چه ها شد

یار علیِّ مرتضی فدا شد

دشمن بی حیا ، کرده بر او جفا

فاطمه قربانی دین شد

فدایی حقّ الیقین شد

 واویلا واویلا واویلا

******

اهل سقیفه ی بلا یک طرف

عترت ختم الانبیا یک طرف

دخت خیر البشر ، ضرب دیوار و در

خاکم شود از غصه بر سر

شد کشته محسن بن حیدر

 واویلا واویلا واویلا




موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س)
[ 30 / 11 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 62 صفحه بعد